مردم آمریکا به آموزههای بیشتری در زمینۀ سواد مالی نیاز دارند
پروفسور ویلیام بیمن، استاد و رئیس دانشکدۀ مردمشناسی دانشگاه مینهسوتا، در مصاحبۀ اختصاصی با آکادمی هوش مالی
سواد مالی مقولهای ضروری برای مردم همۀ کشورهاست؛ اما جوامع مختلف، رویکرد متفاوتی به آن دارند و مردم در مسیر کسب آگاهیهای مالی با موانعی دست به گریباناند. از این رو، آکادمی هوش مالی در مجموعه گفتوگوهایی اختصاصی با صاحبنظران کشورهای مختلف، شروع به بررسی رویکردها به این موضوع و مسائل موجود در دیگر نقاط جهان کرده است. در این قسمت، پروفسور ویلیام بیمن، استاد و رئیس دانشکدۀ مردمشناسی در دانشگاه مینهسوتا، که شناخت کافی از مردم و ساختار حاکمیتی آمریکا دارد، از سواد مالی در این کشور میگوید. آن چه در ادامه میآید، مصاحبۀ اختصاصی آکادمی هوش مالیبا این استاد مردمشناسی است.
سطح سواد مالی آمریکاییها را چطور ارزیابی میکنید و رویکرد مردم آمریکا به مقولۀ پسانداز چیست؟
قطعاً معنای پول در ایران با معنای پول در آمریکا متفاوت است و ما باید در چارچوب همین فرهنگ، آموزشهای مالی لازم را فراهم کنیم و در اختیار مردم قرار دهیم.
در گذشته در مقطع دبیرستان، دروسی برای آموزش سواد مالی در نظر گرفته شده بود که دانشآموزان را با مهارتهایی از جمله شیوۀ باز کردن حساب بانکی و استفاده از چک آشنا میکرد. در حال حاضر، این نوع آموزشها در مدارس کمتر شده است. با این حال، بعضی از جوانان آیندهنگر هستند. آنها میدانند باید برای روز مبادا پسانداز کرده و خود را برای بازنشستگی و مخارج آینده، از جمله ازدواج و شهریۀ دانشگاه فرزندان آماده کنند. نمیشود گفت مردم آمریکا از این مسائل کاملاً آگاهاند. به همین دلیل، کارشناسان سواد مالی به آنها توصیه میکنند که معادل شش ماه از درآمد خود را برای اتفاقات و پیشامدهای غیرمنتظره پسانداز کنند.
مردم آمریکا نسبت به مردم ژاپن کمتر آیندهنگر هستند. ژاپنیها بسیار اهل پساندازند و در برابر آیندۀ مالی خود و خانوادهشان هوشیارند. این موضوع دربارۀ چینیها نیز صدق میکند. به همین دلیل، مردم آمریکا به آموزههای بیشتری در زمینۀ سواد مالی نیاز دارند.
یکی از گرایشهای مردمشناسی، پول است. مطالعات در این رشته نشان میدهد پایۀ فرهنگی استفاده از پول و سرمایه در کشورها و مناطق مختلف جهان با یکدیگر تفاوت دارد. قطعاً معنای پول در ایران با معنای پول در آمریکا متفاوت است و ما باید در چارچوب همین فرهنگ، آموزشهای مالی لازم را فراهم کنیم و در اختیار مردم قرار دهیم.
چه ضرورتهایی برای ارتقای سواد مالی در جامعۀ آمریکا وجود دارد؟
به عقیدۀ کارشناسان، سطح سواد مالی جوانهای آمریکایی نسبت به گذشته کاهش یافته؛ اما در میان تحصیلکردهها بالاتر است.
آموزش سواد مالی مسألۀ بسیار مهمی است. مدام در رسانهها و مطبوعات میبینیم و میخوانیم که سواد مالی کودکان آمریکایی نسبت به گذشته کمتر شده و باید درسها و دورههایی با این موضوع در پایههای مختلف آموزشی گنجانده شود.
نرخ فقر در آمریکا بالاست؛ حتی بالاتر از ایران. بعضی از مردم آمریکا با داشتن دو یا سه شغل، از عهدۀ هزینههایشان برنمیآیند. مطالعات نشان میدهد احتمال آن که افراد با سطح تحصیلات پایینتر به فقر دچار شوند، بیشتر است. بنابراین، برنامهریزی مالی برای آینده ضروری است؛ اما نقصهایی در سیستم آموزشی وجود دارد و این مهارتها به خوبی به کودکان و نوجوانان آموزش داده نمیشود.
در گذشته آموزشهای مالی و مالیِ شخصی خانواده، هم در دبیرستان و هم در پایههای دیگر گنجانده شده بود. دانشآموزان در درسی به نام «تعلیمات مدنی» با آموزههای مالی و مهارتهای زندگی آشنا میشدند. با تغییر نظام آموزشی در دوران ریاستجمهوری بوش و تأکید بیشتر بر درسهایی مانند ریاضی، علوم و ادبیات، آموزشهای مالی در مدارس کمتر شد. رویکرد سیاستگذاران نظام آموزشی در آن دوره این بود که کودکان میتوانند این مهارتها را در خانه بیاموزند و نیازی به آموزش در مدارس نیست. البته باید این نکته را یادآور شوم که سیستمهای آموزشی در ایالتهای آمریکا متفاوت است. بنابراین، در بعضی ایالتها آموزش سواد مالی در مدارس وجود دارد؛ اما قطعاً این آموزشها یکسان نیست. به عقیدۀ کارشناسان، سطح سواد مالی جوانهای آمریکایی نسبت به گذشته کاهش یافته؛ اما در میان تحصیلکردهها بالاتر است. دانشجویان و جوانان دربارۀ این موضوع که چطور با افزایش آگاهیهای مالی ثروت کسب کنند، کنجکاوند.
از سوی دیگر، نهضتهای اجتماعیای در آمریکا راه افتاده که در تلاش برای آموزش استفاده از کارتهای اعتباری و روشهای پرداخت دیجیتال به کودکان است. بعضاً آموزش مهارتهای مالی در خانوادهها نیز دیده میشود. برای مثال، سیستم پرداخت پول توجیبی به کودکان تغییر کرده است. بعضی از شرکتهای آمریکا اقدام به صدور کارتهای بانکی مخصوص کودکان کردهاند و خانوادهها از این طریق به فرزندان خود پول توجیبی میدهند. مزیت این روش این است که والدین بر میزان هزینهکرد فرزندان نظارت دارند. سبک زندگی با سرعت زیادی تغییر میکند و جوامع و خانوادهها باید با افزایش مهارتهای مالی، خود را با این سبک تطبیق دهند.
میزان امنیت مالی مردم آمریکا در دوران بازنشستگی چقدر است؟
توصیۀ کارشناسان مالی این است که مردم ۱۵ درصد از درآمد سالانۀ خود را پسانداز کنند؛ اما بیشتر آمریکاییها با دو یا حتی سه شغل، گلایه میکنند که فقط از عهدۀ تأمین مایحتاج زندگی برمیآیند.
در سیستم بازنشستگی دولتی، درآمد بازنشستگان حدود 1،500 دلار در ماه است. این مبلغ نه چندان زیاد، برای زندگی مرفه کافی نیست. با این میزان از درآمد در دوران بازنشستگی فقط میشود هزینهها و نیازهای ابتدایی خانواده، مانند اجارۀ خانه، هزینۀ رفت و آمد و غذا را تأمین کرد. در این سیستم، که البته اجباری است، ماهانه مبلغی از درآمد کارمندان کسر شده و پس از بازنشستگی، به صورت مستمری به آنها بازگردانده میشود؛ اما اگر مردم بخواهند در دوران پیری و میانسالی از امنیت مالی بیشتری برخوردار باشند، باید در جوانی پسانداز کنند. در آمریکا روشهای مختلفی برای پسانداز در دوران بازنشستگی وجود دارد. در بعضی شرکتها و ادارهها درصدی از درآمد کارمند به صورت خودکار برای پسانداز کنار گذاشته میشود و بعضاً برخی شرکتها هم مبلغی به آن اضافه میکنند. این کارمندان در دوران بازنشستگی از امنیت مالی بیشتری برخوردارند.
توصیۀ کارشناسان مالی این است که مردم 15 درصد از درآمد سالانۀ خود را پسانداز کنند؛ اما در مجموع، بیشتر آمریکاییها از این روش استقبال نمیکنند؛ چون معتقدند درآمدشان کافی نیست. متأسفانه جوانهای آمریکایی چندان آیندهنگر نیستند و ترجیح میدهند در جوانی از زندگی لذت ببرند. معمولاً مردم آمریکا وقتی پا به میانسالی میگذارند، متوجه این موضوع میشوند که باید پسانداز را زودتر شروع میکردند.
در حال حاضر، نهضتی اجتماعی در آمریکا به راه افتاده که جوانان را به پسانداز تشویق میکند. جوانانی که به این نهضتها میپیوندند، تأکید زیادی روی پسانداز دارند و میدانند که بعد از 30 تا 35 سال کار، میتوانند بازنشسته شوند. قطعاً هر چه پسانداز زودتر شروع شود، مردم زندگی بهتر و رفاه بیشتری در بازنشستگی خواهند داشت؛ اما تعداد کسانی که از این نهضتها استقبال میکنند اندک است و بیشتر آمریکاییها با دو یا حتی سه شغل، گلایه میکنند که فقط از عهدۀ تأمین مایحتاج زندگی برمیآیند.
آمریکاییها چه رویکرد و نگرشی به سرمایهگذاری دارند؟ آیا اطلاعات کافی دربارۀ سرمایهگذاری در اختیار آنها قرار میگیرد؟
در سیستم بازنشستگی دولتی آمریکا، درآمد بازنشستگان حدود ۱،۵۰۰ دلار در ماه است. این مبلغ نه چندان زیاد، برای زندگی مرفه کافی نیست. با این میزان از درآمد در دوران بازنشستگی فقط میشود هزینهها و نیازهای ابتدایی خانواده، مانند اجارۀ خانه، هزینۀ رفت و آمد و غذا را تأمین کرد
به دلیل تغییر نظام بازنشستگی، عدۀ زیادی از آمریکاییها به صورت خودکار در بازار سهام سرمایهگذاری میکنند. تا پیش از دهۀ هفتاد میلادی، مردم پس از بازنشستگی مبلغ ثابتی را به صورت مقرری سالانه دریافت میکردند؛ اما بعدها این نظام به طرح بازنشستگی 401 (کِی) تغییر کرد. در این روش، مبلغی از درآمد کارمندان کسر شده و در صندوقهای سرمایهگذاری شاخصی سرمایهگذاری میشود. این روش بسیار ساده است و به صورت خودکار انجام میشود؛ اما کسانی که تحت پوشش این برنامه نیستند، باید به صورت مستقیم در بازار سهام سرمایهگذاری کنند.
در حال حاضر، آمار و ارقام نشان میدهد فقط 50 درصد از خانوادههای آمریکایی در بورس سرمایهگذاری کردهاند. از آنجا که رشد بازار سرمایه سالانه و به طور متوسط 6 تا 7 درصد بوده، معمولاً به مردم توصیه میشود در بازار سهام سرمایهگذاری کنند؛ چون این آیندهنگری به نفع آنهاست. ما مدام به آنها میگوییم بورس آمریکا، اقتصاد آمریکا نیست؛ اما متأسفانه نیمی از آمریکاییها آموزشهای لازم برای سرمایهگذاری در این بازار را یاد نگرفتهاند و این کار برایشان پیچیده است.
تفاوت درآمدها و هزینهها در ایالتهای آمریکا چه تغییری در زندگی مردم ایجاد کرده است؟
هزینههای زندگی در شهرهای ساحلی آمریکا نسبت به شهرهای مرکزی بیشتر است. برای مثال، اجارۀ آپارتمانی با یک اتاق خواب در سانفرانسیسکو، دو هزار تا سه هزار دلار است؛ اما این رقم در شهرهای مرکزی ششصد تا هفتصد دلار است. در عین حال، حداقل دستمزد در شهرهای گران، مانند نیویورک و سانفرانسیسکو، پانزده دلار در ساعت و در شهرهای مرکزی و جنوبی آمریکا حدود هفت دلار است. قطعاً مردم با این مبلغ نمیتوانند زندگی مرفهی داشته باشند و به همین دلیل، آمریکاییها با مهاجرت سعی میکنند توازنی میان دخل و خرجشان ایجاد کنند. از سوی دیگر، سیستم مالیات در ایالتهای آمریکا متفاوت است. علاوه بر مالیات ملی، مردم آمریکا در ایالتهای مختلف، مبالغ متفاوتی بابت مالیات بر درآمد میپردازند. در بعضی ایالتها مردم از این نوع مالیات معاف هستند و به همین دلیل، تمایل مردم برای زندگی در این ایالتها بیشتر است.
در طول تاریخ آمریکا، اسپانیاییتبارها و آفریقاییتبارها از شهرهای جنوبی آمریکا با کمترین دستمزد به شهرها و ایالاتی که کارخانههای بیشتری دارند، مهاجرت کردهاند تا سطح رفاه زندگی خود را بهبود دهند. البته در سالهای اخیر با انتقال کارخانهها از آمریکا به چین و کشورهای دیگر، نرخ بیکاری در ایالات متحده افزایش درخور توجهی داشته است.
همهگیری کرونا چه تأثیری بر وضعیت معیشت مردم آمریکا داشته است؟
آمار و ارقام نشان میدهد فقط ۵۰ درصد از خانوادههای آمریکایی در بورس سرمایهگذاری کردهاند.
بزرگترین مشکل اقتصادی پس از همهگیری کرونا افزایش بیکاری است. اگر این وضعیت تا سال آینده ادامه داشته باشد، وضعیت معیشت مردم را تحت تأثیر جدی قرار خواهد داد. در حال حاضر، قانونی به تصویب رسیده و بر اساس آن ششصد دلار در هفته به بیکاران پرداخت میشود. البته این قانون فقط یازده هفته اجرا خواهد شد و بعد از آن مشخص نیست با این معضل اقتصادی چه خواهیم کرد. متأسفانه با همهگیری کووید19، کارگران کارخانهها با انتخاب سخت میان دو گزینۀ کسب درآمد و حفظ جان مواجهاند.
در این ویدئو، فیلم کامل گفتوگوی آکادمی هوش مالی با پروفسور ویلیام بیمن، استاد و رئیس دانشکدۀ مردمشناسی دانشگاه مینهسوتا، را مشاهده میکنید:
هشتگهای مرتبط
مطالب پیشنهادی
-
نمره سواد مالی مردم آمریکا
گزارش فینرا (اداره ناظر بر وضعیت مالی آمریکا) از وضعیت سواد مالی آمریکاییها
-
-
نظر خود را بنویسید