سواد مالی، موفقترین روش فقرزدایی
فیلیپ اُدورُ اِنِر و باربارا اَبوآجی، بنیانگذاران «مرکز سواد مالی آفریقا»، در مصاحبۀ اختصاصی با آکادمی هوش مالی
سواد مالی مقولهای ضروری برای مردم همۀ کشورهاست؛ اما جوامع مختلف رویکرد متفاوتی به آن دارند و مردم در مسیر کسب آگاهیهای مالی با موانعی دست به گریباناند. از این رو، آکادمی هوش مالی در مجموعه گفتوگوهایی اختصاصی با صاحبنظران کشورهای مختلف، شروع به بررسی رویکردها به این موضوع و مسائل موجود در دیگر نقاط جهان کرده است. در این قسمت، فیلیپ اُدورُ اِنِر و باربارا اَبوآجی، بنیانگذاران «مرکز سواد مالی آفریقا»، که شناخت کافی از مردم و ساختار حاکمیتی غنا دارند، از سواد مالی در این کشور میگویند. آن چه در ادامه میآید، مصاحبۀ اختصاصی آکادمی هوش مالی با این کارشناسان سواد مالی است.
سطح سواد مالی مردم غنا را چطور ارزیابی میکنید؟
باربارا ابوآجی: متأسفانه معیاری برای اندازهگیری سواد مالی مردم غنا وجود ندارد. البته اقداماتی انجام دادهایم و در تلاشیم بیشتر و بهتر روی این موضوع کار کنیم.
چه فعالیتهایی در «مرکز سواد مالی آفریقا» انجام میدهید؟
فیلیپ انر: در «مرکز سواد مالی آفریقا» نهضتی در جریان است. ما سفیران مالی کشورمان هستیم و برای افزایش آگاهی مالی مردم تلاش میکنیم. به تازگی نیز با همکاری دانشگاه کشور غنا، مرکزی پژوهشی راهاندازی کردهایم که قرار است در آن پیمایش و پژوهشهایی انجام بدهیم. قصد داریم با ایجاد سیستمی، سطح سواد مالی افراد را اندازهگیری کنیم و امیدواریم این مرکز تحقیقاتی به ما کمک کند هم در بخش رسمی و هم غیررسمی، ارزیابیهایی از سراسر کشور داشته باشیم.
چرا افزایش سواد مالی ضروری است؟
فرصتی برای آموزش سواد مالی فراهم نشده است. ما بیشتر تحصیلمحور هستیم. فکر میکنیم باید مدرسه برویم و شغل خوبی پیدا کنیم تا زندگی خوبی داشته باشیم. این چیزی است که به ما یاد دادهاند. بنابراین، آموزش سواد مالی جایی در سیستم آموزشی ما ندارد.
فیلیپ انر: به تازگی پیمایشی در «مرکز سواد مالی آفریقا» انجام دادهایم که نشان میدهد حدود 3.9 میلیون نفر، یعنی 13 درصد مردم غنا، از عهدۀ هزینههای یک وعده غذای خوب در طول روز برنمیآیند. با در نظر گرفتن اهداف توسعۀ پایدار برای کاهش فقر، میبینیم که یکی از روشها برای این منظور، سواد مالی است. دوست دارم داستانی دربارۀ کودکی خودم بگویم. من در جامعهای روستایی بزرگ شدهام که بیشتر مردم از راه کشاورزی درآمدزایی میکنند. آنها معمولاً بعد از برداشت محصولات، پول زیادی دارند؛ اما نمیتوانند پولشان را مدیریت کنند. آنها یا پولشان را داخل بالشت نگه میدارند و گمان میکنند با این کار سود میکنند، یا بدهیهایشان را میپردازند؛ بدهیهایی که میشد از آن اجتناب کنند.
سواد مالی عادت سرمایهگذاری و پسانداز را بین مردم رواج میدهد. اگر آنها باسواد مالی باشند، انتخابهای پولی بهتری خواهند داشت و تصمیمهای مالی درستتری میگیرند که بر زندگی فردی و خانوادگیشان تأثیرگذار است. برای مثال، اعضای خانواده بیشتر درس میخوانند و راحتتر بدهیهایشان را میپردازند. در جایگاه مدیر خانواده، فرد نمیداند چطور از پولش استفاده کند و چطور از طریق سرمایهگذاری با پولش کار کند. او پولش را در خانه نگه میدارد. با افزایش نرخ تورم، قدرت خریدش کمتر میشود یا قادر نیست فرزندانش را به مدرسه بفرستد و عموماً میبینیم مشکلات اقتصادی باعث ترک تحصیل بچهها میشود.
هدف سواد مالی استقلال و اتکا به خود است. مردم با سواد مالی تصمیمهای هوشمندانه میگیرند و در بلندمدت، خانوادهها، جوامع و همین طور کشورها را میسازند. در سواد مالی قاعدهای سهمرحلهای وجود دارد. باید پول دربیاوریم، پسانداز کنیم و در مرحلۀ آخر سرمایهگذاری کنیم. وقتی به مرحلۀ سرمایهگذاری میرسیم، در واقع به اقتصاد کشورمان کمک میکنیم. اگر مردم در بازارهای سهام مشارکت داشته باشند و قواعد بازار پول را بدانند، به اندازۀ کافی نقدینگی در کشور وجود خواهد داشت و این معاملات، ثبات مالی را به کشور برمیگرداند و سرمایهگذاران خارجی به کشور میآیند.
بنابراین، سواد مالی علاوه بر مزایایی که برای افراد دارد، به مردم کمک میکند تا پیش از بازنشستگی، وابستگی به اقتصاد را کاهش دهند و مثل کشورهای آفریقای غربی، دولت را برای همه چیز سرزنش نکنند.
افزایش سواد مالی جامعه چطور به مردم کمک میکند زندگی بهتری داشته باشند؟
باربارا ابوآجی: مردم غنا آموزش چندانی دربارۀ امور مالی ندیدهاند و با دستمزد کم زندگیشان را میگذرانند؛ ولی من فکر میکنم با اندکی دانش مالی، میشود زندگی را بهبود بخشید. ما مدام در حال کار کردن هستیم؛ اما نتیجۀ زحماتمان را نمیبینیم. وقتی در تنگنا قرار میگیریم یا اتفاق کوچکی میافتد، انگار دنیا روی سرمان خراب میشود. حتی کمک گرفتن از دیگران هم خیلی سخت است؛ چون آنهایی که قرار است کمکمان کنند هم چیزی دربارۀ سواد مالی نمیدانند و خودشان هم با دستمزد کمی زندگیشان را میگذرانند. در واقع، مشکلی که میشد به راحتی آن را حل کرد، حالا خیلی بزرگتر شده است. به نظرم این مهمترین مشکل مالی در کشور غناست. قرار نیست با سواد مالی، پول و ثروت زیادی کسب کنیم. موضوع، فقط داشتن زندگی راحتتری است. باید پولی کنار بگذاریم تا وقتی اتفاقی غیرمنتظره میافتد، از آن استفاده کنیم.
من دوران کودکیام را در محلهای فقیرنشین در آفریقا گذراندم که مردم دستمزدهای خیلی کمی داشتند. بر خلاف بقیه، پدر من حسابدار بود و تا اندازهای میدانست که چطور انتخابهای مالی هوشمندانهای داشته باشد. او تصمیم گرفت از آن محله به محلۀ بهتری برویم. برای همین، احساس میکنم موقعیت کنونی من به دلیل تصمیم درستی است که پدرم سالها پیش گرفت. متأسفانه، هیچ کدام از کسانی که من با آنها بزرگ شدم، نتوانستند کاری برای خودشان انجام دهند. فکر میکنم اگر من هم در همان محله میماندم، الآن همان مشکلات را داشتم؛ اما فقط به این دلیل که پدرم دربارۀ پول دانش و آگاهی داشت، موفق شد در جهت پیشرفت ما گامی بردارد. بنابراین، اگر مردم دانش و سواد مالی داشته باشند، اتفاقهای خوب فراوانی در زندگیشان میافتد.
آیا مردم غنا پساندازکنندگان خوبی هستند؟
در سواد مالی قاعدهای سهمرحلهای وجود دارد. باید پول دربیاوریم، پسانداز کنیم و در مرحلۀ آخر سرمایهگذاری کنیم. وقتی به مرحلۀ سرمایهگذاری میرسیم، در واقع به اقتصاد کشورمان کمک میکنیم. اگر مردم در بازارهای سهام مشارکت داشته باشند و قواعد بازار پول را بدانند، به اندازۀ کافی نقدینگی در کشور وجود خواهد داشت و این معاملات، ثبات مالی را به کشور برمیگرداند.
باربارا ابوآجی: فکر میکنم اقتصاد و ساختار اقتصادی به گونهای بنا شده که نمیشود پسانداز کرد. حقوق مردم تا قبل از پایان ماه تمام میشود؛ چون هزینۀ زندگی خیلی زیاد است و این ارتباطی به درآمد آنها ندارد. متأسفانه غنا کشوری با نیروی کار بسیار ارزان است.
من دورۀ کارشناسی ارشد رشتۀ عمران را در فرانسه گذراندم و بعد از پایان تحصیلاتم تصمیم گرفتم برای کار به کشور خودم برگردم. با پرسوجوهایی که کردم، متوجه شدم مهندسی که تازه درسش تمام شده و تجربۀ کار ندارد، 150 دلار در ماه حقوق میگیرد. با این پول هم باید اجاره بدهد و هم برای رفتوآمد، غذا و زندگی اجتماعیاش هزینه کند. واضح است که این پول قبل از پایان ماه تمام میشود. معنای این حرف آن نیست که من نمیخواهم پسانداز کنم. در واقع، حقوق من آن قدر کم است که کفاف زندگیام را نمیدهد. مردم ناچارند برای اینکه از عهدۀ هزینهها بربیایند، بیشتر کار کنند. بنابراین، سیستم به گونهای بنا شده که مردم توان پسانداز ندارند.
البته من منکر رویکرد اشتباه مردم به پسانداز نیستم. بسیاری از مردم این ذهنیت را دارند که باید پول زیادی داشته باشند تا پسانداز کنند. نمیدانم این ذهنیت چطور شکل گرفته؛ اما مردم ما اهمیت ارزش زمانی پول و سود مرکب را نمیدانند. آنها فقط به بیشتر پول درآوردن فکر میکنند و پسانداز را تا موقعی که پول بیشتری دربیاورند، به تعویق میاندازند.
نکتۀ دیگر این است که فرصتی برای آموزش سواد مالی فراهم نشده است. ما بیشتر تحصیلمحور هستیم. فکر میکنیم باید مدرسه برویم و شغل خوبی پیدا کنیم تا زندگی خوبی داشته باشیم. این چیزی است که به ما یاد دادهاند. بنابراین، آموزش سواد مالی جایی در سیستم آموزشی ما ندارد.
از همین رو، «مرکز سواد مالی آفریقا» یا سازمانهای مشابه در تلاشاند این خلأ را پر کنند. هفتۀ گذشته برنامهای با هدف افزایش آگاهی مالی زنان در غنا و بعضی دیگر از کشورهای آفریقایی ترتیب دادیم. فکر میکنم این گام مهمی در مسیر دستیابی به اهدافمان است؛ چون مادران ما ستونهای جامعهاند. آنها برای فروش به بازار میروند و سخت کار میکنند. اگر آنها باسواد مالی باشند، این دانش را به فرزندانشان منتقل میکنند و نتیجۀ آن را در سالهای آینده میبینیم.
چطور میشود پسانداز را به مردم آموزش داد؟
فیلیپ انر: فکر میکنم باید آموزش سواد مالی و پسانداز را با کودکان و نسل جوان شروع کرد. وقتی آنها از پدر و مادرشان پولتوجیبی میگیرند، باید یاد بگیرند که پسانداز کنند تا در آینده بهترین کار ممکن را با آن انجام دهند و به زندگیشان معنا ببخشند. متأسفانه ما این فرصت را در غنا نداریم. شاید فقط بعضی از مدرسهها دربارۀ پول و کارکردهایش به بچهها آموزش بدهند.
متأسفانه نگرشهای درستی به پول وجود ندارد و در فرهنگ ما مردم فکر میکنند پول ریشۀ همۀ بدیهاست و این مشکل بزرگی است. بهترین دوران یادگیری دربارۀ مدیریت امور مالی و البته تغییر این نگرشها، دوران کودکی است.
آیا آموزش سواد مالی باید در مدارس اجباری باشد؟
سواد مالی علاوه بر مزایایی که برای افراد دارد، به مردم کمک میکند تا پیش از بازنشستگی، وابستگی به اقتصاد را کاهش دهند و مثل کشورهای آفریقای غربی، دولت را برای همه چیز سرزنش نکنند.
باربارا ابوآجی: خوب است اگر سواد مالی در مدارس اجباری باشد؛ اما باید به این سؤال پاسخ بدهیم که اگر درسی اجباری باشد، لزوماً همه آن را یاد میگیرند؟ باید نظام آموزشی به شکلی باشد که اطمینان حاصل کند دانشآموزان واقعاً آن دانش را هضم میکنند و یاد میگیرند. ما درسهای اجباری زیادی در دوران مدرسه و دانشگاه گذراندهایم؛ ولی آیا الآن میتوانیم به سؤالاتی دربارۀ آنها پاسخ بدهیم؟ در حال حاضر، نظام آموزشی ساختاری دارد که دانشآموزان مجبورند هر روز چیزهای خاصی یاد بگیرند؛ اما عملاً این اتفاق نمیافتد؛ چون یا آنها به موضوع علاقه ندارند یا نمیخواهند آن را یاد بگیرند. فقط برای نمره و گذراندن آن دوره درس میخوانند. من اعتقاد زیادی به تمرین کردن دارم. حتی اگر بخواهیم درسی را اجباری کنیم، باید به شکلی ساختارمند این کار را انجام بدهیم و کاری کنیم که دانشآموزان مشتاق یادگیری باشند. همچنین باید معیاری برای اندازهگیری دانش آنها وجود داشته باشد؛ اما این معیار الزاماً امتحان نیست.
چه روشهایی برای آموزش سواد مالی مفید است؟
به تازگی پیمایشی در «مرکز سواد مالی آفریقا» انجام دادهایم که نشان میدهد حدود 3.9 میلیون نفر، یعنی ۱۳ درصد مردم غنا، از عهدۀ هزینههای یک وعده غذای خوب در طول روز برنمیآیند. با در نظر گرفتن اهداف توسعۀ پایدار برای کاهش فقر، میبینیم که یکی از روشها برای این منظور، سواد مالی است.
فیلیپ انر: خوب است آموزش سواد مالی در مدارس اجباری باشد؛ ولی نه مثل درسهای دیگر. همچنین باید مرکزی تأسیس شود که هر گاه مردم به توصیههای مالی نیاز دارند، به آن مراجعه کنند و اطلاعات لازم را بگیرند؛ اطلاعاتی مثل حسابهای بازنشستگی، روشهای مختلف پسانداز، محصولات مالی و سرمایهگذاری.
«مرکز سواد مالی آفریقا» با هدف بهبود آگاهی مالی مردم به وجود آمده است. ما در حال راهاندازی مؤسسههای تحصیلات عالی هم هستیم. در دانشگاه غنا، انجمنی برای امور مالی راهاندازی کردهایم و در تلاشیم مرکزی تأسیس کنیم که مردم به اطلاعات مالی دسترسی داشته باشند.
برای ایجاد درسی اجباری به نام سواد مالی، دولت باید اقدامات لازم و جدی را برای آگاهی دربارۀ آن انجام دهد. باید تلاش کنیم همهٔ مردم دربارۀ مالی شخصی یاد بگیرند و از اهمیت آن آگاه شوند. اگر دنیا تاکنون موفق نشده، به دلیل شکستهای مالی و اقتصادی است. همۀ اقتصادها، همۀ کسبوکارها و همۀ مردم به آموزش مالی نیاز دارند؛ ولی نباید آن را به زور و از سر اجبار یاد بگیرند. باید به آن علاقهمند باشند و بدانند سواد مالی چطور به آنها کمک میکند. ما برای انجام پیمایشی به بازار رفتیم و با خانمی صحبت کردیم. یکی از سؤالهایی که از او پرسیدم، دربارۀ ثبت هزینه و درآمد بود. او میگفت «میدانم هر روز چه چیزهایی میفروشم و از آنجا که همیشه سود میکنم، لازم نیست این کار را انجام بدهم». مردم دقت نمیکنند گاهی خرجهای زیادی دارند که آنها را نادیده گرفتهاند.
بین زنان و مردان، کدام گروه از نظر مالی باسوادترند؟
اگر بخواهیم به جامعهٔ مدنظرمان برسیم، باید با آموزش بچهها شروع کنیم؛ چون انعطافپذیرترند. اگر نسل جوان را پرورش دهیم، آنها به افراد بهتری تبدیل میشوند و جامعۀ بهتری میسازند.
فیلیپ انر: همۀ ما، هم مردان و هم زنان، میدانیم که باید بخشی از پولمان را برای روز مبادا کنار بگذاریم. فکر میکنم مردها در آفریقا، در جایگاه مدیر خانواده، آگاهی بیشتری از امور مالی دارند و بیشتر برای مدیریت پولشان تلاش میکنند؛ چون مسئولیتهای مالی و اقتصادی خانواده به عهدۀ آنهاست.
اگر به بازار بروید، میبینید که زنها هم پا به پای مردها مشغول فروش و کار هستند. آنها هم پسانداز میکنند. من پسانداز را از مادرم یاد گرفتم. وقتی کوچک بودم، پدرم از سر کار میآمد و پول را به مادرم میداد تا برایش نگه دارد؛ چون آنها میدانستند کدامشان بیشتر و بهتر پسانداز میکند. بیشتر مردها در غنا همین کار را میکنند؛ چون زنها ذاتاً پساندازکنندگان خوبی هستند. بنابراین، مسألۀ پسانداز و اصول آن هم برای زنان و هم برای مردان مهم است و هر دو از این موضوع آگاهاند؛ ولی فکر میکنم مردها به دنبال اطلاعات مالی بیشتری هستند.
شما سطح سواد مالی زنان را در غنا چطور ارزیابی میکنید؟
باربارا ابوآجی: نکتهای که به آن توجه نمیکنیم، این است که مردها پول درمیآورند و به خانه میآورند؛ ولی زنها هستند که این پول را به نیازهای مختلف تخصیص میدهند و برای خرج آن تصمیم میگیرند. در واقع، مردها جزئیات نحوۀ خرج پول را نمیدانند. مسئولیت آنها این است که بیرون از خانه کار کنند و درآمد داشته باشند. به همین دلیل، من فکر میکنم زنها از نظر مالی باسوادترند؛ چون آنها مسئول خرج و مصرف این پول برای نیازهای مختلف و البته پسانداز هستند.
چه مخاطبانی برای آموزش سواد مالی در اولویت هستند؟
مادران ما ستونهای جامعهاند. اگر آنها باسواد مالی باشند، این دانش را به فرزندانشان منتقل میکنند و نتیجۀ آن را در سالهای آینده میبینیم.
باربارا ابوآجی: به نظر من کودکان در اولویت هستند؛ چون آموزش و یادگیری در سنین بالا سخت میشود. افراد محافظهکار میشوند و اعتقاداتشان را دودستی میچسبند. مثلاً اگر شما موضوع جدیدی را به من بگویید، من میگویم پدر و مادرم این کار را نکردهاند و از قضا جان سالم هم به در بردند. چرا باید کاری را که همیشه جواب داده انجام ندهم و به جایش کار دیگری بکنم.
بنابراین، فکر میکنم اگر بخواهیم به جامعهٔ مدنظرمان برسیم، باید با آموزش بچهها شروع کنیم؛ چون انعطافپذیرترند. اگر نسل جوان را پرورش دهیم، آنها به افراد بهتری تبدیل میشوند و جامعۀ بهتری میسازند. میشود به بزرگسالان هم درس داد؛ ولی فکر میکنم اولویت با نوجوانان و جوانان است.
در این ویدئو، فیلم کامل گفتوگوی آکادمی هوش مالی با فیلیپ ادور انر و باربارا ابوآجی، بنیانگذاران «مرکز سواد مالی آفریقا»، را مشاهده میکنید:
هشتگهای مرتبط
مطالب پیشنهادی
-
در کنیا، عموماً زنها مدیر مالی خانوادهاند
ایوب سلیمان تیمه، بنیانگذار شرکت تعاونی پسانداز «مومینگ» در کنیا، در مصاحبۀ اختصاصی با آکادمی هوش مالی
-
نظر خود را بنویسید