دختران خوب ثروتمند میشوند اگر ...
75 اشتباه اجتنابپذیر که زنان با پول انجام میدهند
علیرغم بسیاریِ کتابهای دربارهٔ خودیاری زنان، به ویژه در امور مالی، همچنان تعداد زنان زیر خط فقر بیشتر از مردان است. چرا زنان با وجود بهکارگیری کتابهای خودیاری، به زندگی دلخواه مالی خود نمیرسند؟ پاسخ معمول این است که درآمد آنها در مقایسه با مردان کمتر است! اما این نشانه است، نه علت یا دلیل.
پژوهشها نشان میدهد دختران مانند پسران در معرض آموزشهای مالی هستند؛ اما پیامهای ضدونقیضی هم دریافت میکنند که پسران هرگز مخاطب آن نبودهاند. در نتیجه، تفکر مالی آنها درست شکل نمیگیرد؛ ضمن اینکه ابزارهای مناسب را هم ندارند.
نهادهای تربیت، از خانواده گرفته تا مدرسه و جامعه، دربارهٔ «دختر خوب بودن» به آنها پیامهایی فرستادهاند که سد راه زندگی دلخواه و استقلال مالی آنهاست. پیامهایی که بیماری «دلپذیر بودن» و «راضی کردن دیگران» را در دختران شکل میدهد و به آنها میگوید «دخترها باید خوب به نظر برسند. دخترها باید دیگران را راضی نگه دارند. مردها بیشتر از پول سر در میآورند. پول برایت خوشبختی نمیآورد. دخترها در حسابوکتاب ضعیفاند. گفتوگو دربارهٔ پول زشت است.» شعار «زن زندگی، مرد کار» مجموعهٔ این پیامها را در خود نشان میدهد.
آموزههای تربیتی دختران به آنها میگوید «رفاه شما وابسته به ادب، فداکاری و سازگاری است. مسیر تربیتی دختر به گونهای پیش میرود که از او فقط همسر وظیفهشناس، مادر فداکار و دختری مهربان برای والدین پیر بسازد. بنابراین، بیش از آنکه بگوییم دختران باید چه کارهایی انجام دهند، باید به این بپردازیم که چه اشتباههایی آنها را از مسیر خود خارج میکند. این حرفهای دکتر لوئیس پیفرانکل در مقدمهٔ کتاب «دختران خوب ثروتمند میشوند اگر ...» است تا بگوید چرا در کتاب خود، به جای آموزش راههای ثروتمندی به زنان، از اشتباههای مالی آنها گفته است.
معرفی نویسنده
دکتر لوئیس پیفرانکل، مدیر سازمان بینالمللی مربیگری شرکتی، نویسنده، سخنران، مدرس و مشاور معتبر بینالمللی در توانمندسازی زنان است. لوئیس فرانکل دکترای خود را در رشتۀ روانشناسیِ مشاوره از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی دریافت کرد و دکترای افتخاری از مؤسسۀ تحصیلات تکمیلی فیلیپس دارد. او دو سازمان غیرانتفاعی به نامهای «انگیزهبخشی به دانشجویان از طریق تجربه» و «بنیاد دوباره شکوفا شوید؛ کاشت بذرهای سلامتی و امید» را تأسیس کرده و به دلیل فعالیتهایش با هدف توانمندسازی زنان، جوایز متعددی گرفته است.
او ده کتاب در کارنامۀ نویسندگی خود دارد: «روانشناسی زن: بررسی علل افسردگی و راههای اقتدار بخشیدن به خویش»، «برانگیختن روح؛ رفتار مهربانانه و گفتار جسورانه برای زنان»، «هشت دلیلی که افراد موفق از مسیر درست خارج میشوند؛ چطور میشود به مسیر بازگشت؟»، «حرفۀ خود را شروع کنید؛ چطور نقاط قوت مانع موفقیتهای آینده میشوند؟»، «نودونه راهبرد برای رهبری زنان در کسبوکار (ترجمه و انتشار در نشر فرا)»، «حرفۀ خود را نابود نکنید؛ هشت روش ثابتشدۀ موفقیت»، «آن چه زنان قدرتمند میدانند»، «زنان ابدی، خرد بیپایان»، «دختر خوب از این کارها نمیکند» (ترجمه و انتشار در نشر قطره). کتاب «دختران خوب ثروتمند میشوند اگر ...» از آثار پرفروش او به انتخاب نیویورکتایمز است که به 25 زبان ترجمه شده است. ترجمهٔ فارسی آن را خانم حوریا موسایی انجام داده و انتشارات پارسینه منتشر کرده است.
رابطهٔ زنان و پول
دختران مانند پسران دربارهٔ پول کافی، خرج عاقلانه، پسانداز، مدیریت پول و اهمیت استقلال مالی شنیدهاند؛ اما در بزرگسالی کمتر پول کافی دارند و برای مدیریت دارایی خود به دیگران وابسته هستند؛ زیرا به آنها القا میشود مهربان بودن و نقش پرورشدهندگی مهمتر از پول است. در حقیقت، نقش اصلی دختران در زندگی بهتر است مدیریت روابط باشد و نه مدیریت پول. به دختران گفته میشود پول، قدرت است و به آنها راه و رسم قوی بودن را یاد نمیدهند؛ بلکه فقط باید خوب باشند. آنها باید مربی، سازگار و حامی باشند و نه لزوماً نانآور.
برای همین، در افق زندگی دختران، ثروتمندی، استقلال یا شغلی پرنفوذ و درآمدزا دیده نمیشود و آنها آرزوی خود را در این باره محدود میکنند. به آنها یاد داده میشود ثروت را میتوان در عشق، خانواده، فرزند و والدین یافت. در نتیجه، خانمها تصویری از ثروتمندی خود ندارند و نگران نقشهای خانوادگیاجتماعی خود هستند و به دنبال کسب مهارتهای مالی هم نمیروند. درست است که ثروت مصادیقی فراتر از پول دارد؛ اما اینجا موضوع پول است و میزانی از آن که هر دختری توانایی گذران زندگی دلخواه خود را داشته باشد تا از پس چالشها و محدودیتها برآید.
برخی افراد صحبت دربارهٔ پول را کثیف، شرمآور و بیادبانه میدانند که معمولاً منجر به تنش در روابط میشود. این دربارهٔ خانمها بیشتر صادق است. از همین روست که آنها دربارهٔ افزایش درآمد، دستکم به اندازهٔ مردان چانهزنی نمیکنند. همچینن تأثیر درآمد خود را کم و آن را کمکحال زندگی میپندارند و برای فرزندان و خانه خرجش میکنند.
با این وصف، بیش و پیش از آنکه به سمت ثروتمندی حرکت کنند، باید موانع و اشتباهها را بشناسند. همین که از این موانع عبور کرده و از اشتباه پرهیز کنند، خود گام بلندی به سمت ثروتمندی است. هفت مانع بزرگ سر راه توانمندی مالی دختران وجود دارد:
1. وارد بازی پول نمیشوند.
برای نمونه، هدفگذاری مالی نمیکنند. از ثروت خالص خود آگاهی ندارند. نقشهای برای دستیابی به اهداف مالی خود ندارند. به درآمد فعلی بسنده میکنند و در جستوجوی راههای بیشتر برای کسب درآمد نیستند. تلاش برای به ثمر نشاندن طرحهای پولساز را تا آخر ادامه نمیدهند.
2. مسئولیت زندگی مالی خود را نمیپذیرند.
برای نمونه، در آموزش مالی و اقتصادی شرکت نمیکنند. برنامهای برای رویارویی با حوادث ناگهانی، که جنبهٔ مالی هم دارد، ندارند. مجله یا مقالههای اقتصادی و مالی را منظم مطالعه نمیکنند. قبل از ازدواج دربارهٔ داراییها و درآمدها توافقی ندارند. سال مالی برای رصد میزان گردش مالی و ثروت خالص در اولویتهایشان نیست.
3. عاقلانه خرج نمیکنند.
برای نمونه، وقتی نمیدانند چه میخواهند، همچنان خرید میکنند. فکر میکنند ارزش هدیهشان باید با خودشان برابری کند. هنگام ناراحتی یا داشتن احساس نامناسب، خرید میکنند. سراغ خریدهای گران میروند و زمان و انرژی کافی برای انتخاب محصول باکیفیت با قیمت مناسب صرف نمیکنند. در کنترل خواستهها برابر نیازها موفق نیستند.
4. اصول مربوط به پول را رعایت نمیکنند.
برای نمونه، حسابهای ورودی و خروجی پول خود را تراز نمیکنند. اسناد مالی، مثل قرارداد را مطالعه نمیکنند. از راه و روش بودجهبندی و چگونگی کنترل آن آگاه نیستند. الگوهای تکرارشوندهٔ خرج و هزینهٔ خود را بررسی نمیکنند. صورتحسابهایی مانند سرمایهگذاری یا خرید را نمیخوانند. از مشاوران مالی بهره نمیگیرند و سلامت مالی خود را بررسی نمیکنند.
5. وارد عرصهٔ سرمایهگذاری نمیشوند.
برای نمونه، ریسکپذیر نیستند و سرمایهگذاریای به نام خود ندارند. حساب بازنشستگی مکمل ندارند. دربارهٔ پول و سرمایهگذاری کنجکاوی نمیکنند و نمیپرسند. هنگام مشورت در امور مالی به حرفهای اطرافیان بیشتر از متخصص بها میدهند. برای صاحبخانه شدن تلاشی نمیکنند.
6. از کار به خوبی بهره نمیبرند.
برای نمونه، از مزایای جنبی شرکت خود استفاده نمیکنند. برای طرح درخواست حقوقی که سزاوارش هستند، مسأله دارند. وقتی برای دوستان و آشنایان کاری انجام میدهند، دستمزدی نمیگیرند. زمینهٔ کاریشان ظرفیت حقوقی بالا و خوبی ندارد. از امکان شرکت در دورههای آموزشی با هزینۀ محل کار خود استفاده نمیکنند تا مهارت و در نتیجه، درآمدشان تقویت شود.
7. روابط مالی را به درستی مدیریت نمیکنند.
برای نمونه، به افراد بدحساب قرض میدهند. وقتی حقشان را نمیدهند، از خود دفاع نمیکنند. دربارهٔ بخشیدن پول و کار خیر بیبرنامه عمل میکنند. موقع قرض دادن، موعد بازگرداندن و شیوهٔ آن را مشخص نمیکنند. مهارت مذاکره ندارند.
هر کدام از این هفت مانع در هفت فصل و در قالب هفتادوپنج اشتباه، بررسی شده و با مثال توضیح داده میشود. نویسنده توصیهها، راهکارها و ابزارهایی را برای هر یک از آنها پیشنهاد میدهد. به نظر میرسد با مطالعهٔ این کتاب و بهکارگیری راهکارها، میشود در زندگی مالی خود تغییر مناسبی ایجاد کرد.
هشتگهای مرتبط
مطالب پیشنهادی
-
چرا سواد مالی زنان کمتر است؟
شکاف جنسیتی در سواد مالی: ریشه در کمبود دانش یا کمبود اعتماد به نفس؟
-
سواد مالی برای خانمها؛ واقعاً ضروری است؟
سخنان دکتر کمیل رودی در برنامۀ تلویزیونی «عصر شیرین»؛ شبکۀ افق؛ فصل اول؛ قسمت اول
نظر خود را بنویسید