داستان فیلِ در تاریکی، از مشهورترین داستانهای مثنوی مولوی است؛ فیلی که در تاریکی، از ستون و ناودان گرفته تا تخت و بادبزن تلقی و برداشت میشود.
از نظرگه گفتشان شد مختلف / آن یکی دالش لقب داد این الف
حکایت سواد مالی و ما هم، حکایت فیل و مردمان هند است.
از آنجا که «سواد مالی» نام جذابی است، هر کسی که به جزئی از آن دسترسی دارد، نام کل را بر آن میگذارد. برخی، آن را به شکل ایجاد ثروت میبینند و فعالیت خود را در آموزش ثروتآفرینی، سواد مالی مینامند. برخی دیگر آن را موفقیت در کار و کارآفرینی میدانند و اگر در مدرسه، کلاسها و برنامههای کارآفرینی طراحی و اجرا کنند، مدعی فعالیت در سواد مالی میشوند. برخی تلاش میکنند آن را در عمق تئوریک ببرند و آشنایی با مفاهیم اقتصادی را سواد مالی بنامند. برخی هم آنچنان آن را سطحی تلقی میکنند که سواد مالی را به آموزش مفهومی جزئی مانند پسانداز تقلیل میدهند؛ آن هم در سطح فهم عرفی. بازار پول، آشنایی با حسابهای بانکی و مهارت کار با بانک را سواد مالی میداند و بازار سرمایه آن را در سرمایهگذاری مستقیم و غیرمستقیم در بورس تعریف میکند. بیمهها هم از نام سواد مالی برای ارتقا دانش مردم در بیمهها بهره میبرند.
همه اینها، میتوانند سواد مالی باشد؛ اما سواد مالی، فقط اینها نیست. تلقی مردم از فیل، به عنوان ناودان و ستون و تخت و بادبزن، آنجا تبدیل به مشکل می شود که بخواهند فیل را بر اساس همان تصویر خود، به کار بگیرند. استفاده از فیل به عنوان ستون ممکن است مناسب به نظر برسد اما فیل یک کل بههم پیوسته است و در واقعیت، پای فیل جدای گوش و خرطوم و عاجش نیست. چنین تصوری نه تنها کارآمد نیست که آسیب جدی نیز در پی خواهد داشت.
سواد مالی یک کل درهم تنیده است از شش سرفصل خرج و پسانداز، اعتبار و بدهی، کاریابی و درآمد، سرمایهگذاری، مدیریت ریسک و بیمه و تصمیمهای مالی. این کل، از دیدگاه سیستمی جمع اجزا نیست؛ یک کلِ فراتر و برآمده از روابط میان اجزا است. آسیب آنجا آغاز میشود که بچههای ایرانزمین را با دیدگاهی بخشی و جزئی در سواد مالی پرورش دهیم و آنها را به خطای جدی در تدبیر امور مالی در آینده رهنمون کنیم. ثروتآفرینی یا کارآفرینی یا سرمایهگذاری را تمام آن چیزی معرفی کنیم که او در آینده لازم دارد.
روی سخن با کسانی نیست که در برندسازی از نام «سواد مالی» بهره خود را میبرند؛ مخاطب آنهایی هستند که دغدغه تربیت نسل آینده را دارند.
در کف هر یک اگر شمعی بدی / اختلاف از گفتشان بیرون شدی
دانش، نور است و اگر پای تخصص در سواد مالی به میان آید، بسیاری از آسیبهای برآمده از نگاه بخشی و انحرافی به سواد مالی رخت برمیبندد. این تعهدی است که در برابر آیندگان داریم.
هشتگهای مرتبط
نظر خود را بنویسید
مطالب پیشنهادی
-
سواد مالی چیست و چه موضوعاتی را در بر میگیرد؟
گفتگوی دکتر کمیل رودی و فرهاد جم در برنامه خانه تو؛ شبکه چهارم سیما؛ قسمت اول
-
برنامهریزی مالی چیست و چه مراحلی دارد؟
بدون برنامهریزی مالی همیشه هشتمان گروی نهمان است و خواستههایمان در زندگی، در حد یک رؤیا باقی میماند.
-
تندرستی و پولدرستی
توان اقتصادیمان را به باشگاه بفرستیم؛ اهمیت آموزش سواد مالی
نظرات
متاسفانه در کشور های جهان سوم و عقب افتاده از دسترسی به پیشرفته ترین تکنولوژی و فناوری های نوین ،آموزش صورت مفهومی خود را به کارکردی اعتباری می دهد و پایه ی علمی در اینگونه کشور ها روبه افول می نهد . نه تنها سواد مالی بلکه تمامی دانش ها و علوم تنها سرابی از حقیقت هستند در نتیجه اقدامات راهگشا حتما الزامی است .
منظور از تصمیم های مالی به طور دقیق، چیه؟
به نظرم در کل افراد تک بعدی بیشتر از افرادی هستند که نگاه همه جانبه به مسائل دارند؛ در هر زمینه ای، نگاه تک بعدی داشتن اشتباه است. به عنوان فردی که رشته اش علوم تربیتی است و دغدغه ی نسل آینده را دارد، به نظرم یکی از مسائل مهم در تربیت انسان ها از کودکی، این می تواند باشد که به آنها آموزش دهیم هر چیز و مسئله ای را از ابعاد متفاوت بررسی کنند تا این در وجود آنها تبدیل به یک عادت شود. عادتی که در بزرگسالی آنها بتواند کمک بسیاری بهشان بکند.
این استفاده از شعر خیلی جذاب تر میکنه متن رو :)
دقیقا امروزه در فضای مجازی هر عنوان اقتصاد پروری را سواد مالی تعبیر میکنند..
سلام. مــــــثال جــــالبی بود.
با سلام حکایت فیل مولانا نشان از عرفی نبودن سواد مالی است. سواد مالی بیشتر یک فن است تا شم. با تشکر
با سلام. متاسفانه گاهی استفاده از واژهی سواد مالی در بعضی کارگاهها بدون داشتن پشتوانهی علمی، درک درست از سواد مالی را منحرف میکند.
عالی بود ممنون
دقیقا درسته متاسفانه عده ای وقتی از روش جدیدی برای کسب درآمد مطلع میگردند سریع دست بکار میشوند این شغل ممکن است پیتزا فروشی و اغذیه فروشی باشد یا مجمع آموزشی و غیره و با کمترین اطلاعات و با توجیه جذب نیروی متخصص با هزینه کم وارد عرصه میشوند . همانطور که چند سال پیش شاهد رونق بورس و جذب سرمایه و پس انداز مردم به آن سو بدون داشتن اطلاعات کافی بودیم . خود سرمایه گذاران نیز هیچگونه ارزیابی از وضعیت مالی خود و راههای بهبود آنرا داشته داشته باشند اقدام به سرمایه گذاری کردند .و به دنبال آن شاهد افتتاح گسترده مراکز آموزش بورس مقدماتی و پیشرفته در هر گوشه از شهرها کشورمان بودیم