چه روزی قلکم را بشکنم
قلکی کوچک برای رسیدن به هدفی بزرگ
اگر بخواهیم موتور محرک انسان را در یک کلمه خلاصه کنیم، بیشک آن یک کلمه، هدف خواهد بود. حالا اگر این هدف، مالی باشد که دیگر نور علی نور است، آن وقت حکم موتور جت را پیدا میکند. مثل هر آموزش دیگری هدفمندی و برنامهریزی مالی را هم باید از دوران کودکی آموخت. بچهها هم میتوانند نیروی این موتور را در مقیاس کوچکی حس و تجربه کنند. مثلاً برای رسیدن به یک هدف مالی قلکی بردارند و ذره ذره پولهایشان را در آن جمع کنند. حالا این هدف میتواند خرید وسیلهای کوچک برای خودشان باشد یا هدیهای برای تولد یکی از اعضای خانواده یا یک دوست.
رفتار بچهها در مدت انتظار، خیلی جالب است. هرروز به سراغ قلک میروند، آن را تکان میدهند تا ببینند چقدر سنگینتر شده و برای سریعتر پر شدنش کارهای زیادی میکنند. از درخواست پول توجیبی از مادر و پدر و مادر بزرگ و همه اقوام گرفته تا کمک در کارهای خانه و گرفتن دستمزد.
داستان کتاب «چه روزی قلکم را بشکنم» ماجرای پسری است که اول نمیداند پولهایش را چطور جمع کند. اما برای خرید چیزی که یک راز است، قلکش را پر کرده و برای روز شکستن آن لحظه شماری میکند. این کتاب از مجموعه داستانهای سواد مالی برای کودکان است که توسط آکادمی هوش مالی تهیه و به همت انتشارات قدیانی چاپ و روانه بازار شده است.
داستان کتاب «چه روزی قلکم را بشکنم» ماجرای پسری است که اول نمیداند پولهایش را چطور جمع کند. اما برای خرید چیزی که یک راز است، قلکش را پر کرده و برای روز شکستن آن لحظه شماری میکند.
هشتگهای مرتبط
مطالب پیشنهادی
-
چرا خانمها مهمترند؟
80 درصد زنانی که در پیری در فقر زندگی میکنند در دوره جوانی و میانسالی فقیر نبودهاند.
-
-
-
نظر خود را بنویسید