سواد مالی ناهید
مادران تنها؛ در سکانداری زندگی با چه مشکلاتی دست به گریبانند؟
داستان فیلم
ناهید (ساره بیات) از احمد (نوید محمدزاده) به خاطر اعتیاد و قماربازی، توافقی جدا شده و با پسر نوجوانش ـامیررضاـ زندگی میکند. او در مغازه دوستش کار تایپ انجام میدهد و به دور از حمایتهای عاطفی و مالی خانواده خود، در خانهای اجارهای به سختی روزگار میگذراند؛ ملاقاتهای هفتگی احمد و امیررضا اثری نامناسبی بر فرزندشان دارد تا جایی که حتی پای پسر به قمار کشیده میشود. از دیگر سو، ناهید مدتی است با مسعود (پژمان بازغی) ارتباط صمیمی دارد؛ مردی خانواده دوست که پس از فوت همسر با دختر کوچکش زندگی میکند.
ناهید و مسعود برنامه ازدواج دارند؛ ترس از دست دادن حضانت امیررضا، ناهید را برای ازدواج مردد میکند؛ اما با اصرار مسعود تصمیم میگیرد به عقد موقت درآید. این تصمیم میتوانست زندگی را شیرین کند؛ اما احمد از این ماجرا با خبر شده و امیررضا را از او میگیرد. خانواده ناهید نیز درگیر ماجرا میشوند و تصمیمگیری را برای او دشوارتر میکنند. در این میان مسعود همچنان حامی مهربان ناهید است و به او فرصت میدهد، تصمیم درستی بگیرد. در نهایت، ناهید تصمیم میگیرد با مسعود ازدواج کند و از او میخواهد درخواست حضانت امیررضا را به جریان بیاندازد.
عینک سواد مالی
1. رفتارهای مناسب خرج با شاخص نیاز و خواسته
همواره تأمین نیازها بر تامین خواستهها اولویت دارند. اما سبک زندگی ناهید برعکس است و خواستههایش اولویت دارند. او در حالی نیازهای اصلی را نادیده میگیرد (مانند تامین هزینه مسکن یا وسیله گرمایشی مناسبتر) که هزینه سنگینی بابت خواستههایش میدهد (مانند ثبت نام امیررضا در مدرسه غیرانتفاعی یا کلاس زبان).
ناهید در توجیه خرجهای احساسی و هیجانی خود میگوید: «زندانیها هم روزی یک بار میروند هواخوری!» توجیهی که معمولا در شرایط نامناسب اقتصادی فرد را به سمت خرجهای کوچک، تفریحی و بیدلیل مانند دو عینک آفتابی میبرد. دوستش لیلا در اعتراض به این رفتار ناهید میگوید: «پول تو دستت نمیمونه! مسآله اینه!»
2. پرهیز از قرض روی قرض
قرض گرفتن ناپسند است و تا جای ممکن باید از آن دوری کرد. اما گاه افراد به این کار عادت میکنند و ناپسندی آن در نظرشان کمرنگ میشود؛ به ویژه عادت به قرض زمانی شکل میگیرد که شبکه اجتماعی مهربانی مانند یک برادر یا دوست خوب در کنار فرد باشد. ناهید شبکه اجتماعی حامی مانند خانواده را در کنار خود ندارد؛ اما از همین دوست نیز حمایت درستی دریافت نمیکند. او بدون توجه به موقعیت نامناسب مالی خود و اینکه چگونه بازپس خواهد داد، برای انواع هزینهها پیدرپی از لیلا قرض میگیرد.
3. پرهیز از قرض برای کالای مصرفی
قرض برای خرید کالای مصرفی نادرست است؛ زیرا با گذشت زمان ارزش آن کم میشود؛ اما بازپرداخت بدهی در آینده به قوت خود باقی است؛ حتی با توجه به هزینه مالی آن، هزینه و رنج بیشتری در آینده به نسبت خود کالا و لذت آن در حال دارد.
اهرمسازی بدهی به معنای بکارگیری قرض در مسیری مانند خرید کالای سرمایهای یا سرمایهگذاری مالی یا شراکت در کسبوکار با رعایت موارد قانونی، میتواند قرضگرفتن را توجیهپذیر کند. ولی ناهید، هیجانزده از خواستگاری مسعود، برای خرید مبل قرض میگیرد. چیزی که به درد زندگیاش نمیخورد و بعدها با اسبابکشی به خانه پدری به اشتباهش در خرید آن اذعان میکند.
4. تدارک صندوق اضطراری
جدای از خرجهای نامناسب، ناهید پشتوانۀ مالی مناسبی ندارد. تا در تنگنای زندگی از آن بهره برد. آموزههای سواد مالی تأکید دارند هر فرد باید برای سه تا نه ماه آینده خود پولی در صندوق اضطراری داشته باشد تا در صورت از دست دادن درآمد یا پیشآمد هزینههای غیرقابل پیشبینی، بتواند از آن استفاده کند. نداشتن چنین صندوقی او را وسوسه میکند تا گردنبند مادرش را برای پرداخت اجارهخانه عقبافتاده بدزدد؛ گرچه پشیمان میشود. در نهایت، با حلقه نامزدیش و دستبند طلای لیلا و کمی سیاستبازی و فریبی هوشمندانه از صاحبخانه برای پرداخت اجاره زمان میخرد.
5. خرج پول برای کسب منزلت اجتماعی
آبروداری منش مناسبی در زندگی مالی است که در شکل درست آن با قناعت حاصل میشود؛ اما بعضی افراد به اشتباه با ظاهرسازی به دنبال کسب منزلت اجتماعی هستند. آنها، خریدهایی دارند که دلیلش نه نیاز و نه خواسته بلکه نظر دیگران درباره آنهاست. ناهید در رفت و آمد با مسعود و خانوادۀ او تلاش میکند وضعیت مالی خود را به ظاهر، خوب جلوه دهد. عاریه دستبند برای روز عقد نمادی از این ماجراست.
6. عدم صداقت در امور مالی
دروغ نه تنها مسألهای را حل نمیکند که آن را به آینده فرستاده و بحرانیتر میکند. ناهید بارها به دوست و نیز همسر خود دروغ میگوید. دروغ به ویژه در امور مالی و به ویژه به شریک زندگی بحرانزا و صداقت رکن مهم زندگی مشترک است. اما برخی با قرار گرفتن در شرایط نامطلوب، رو به پنهانکاری یا دروغ میآورند؛ ناهید با مسعود صادق نیست و شخصیت مسعود نشان میداد راستگویی در گفتن مسائل او را حامیتر و مهربانتر میساخت؛ اما با دروغ فاصله میان ناهید و مسعود بیشتر و بیشتر میشود و زندگی با یکدیگر را دشوارتر میسازد.
7. رفتار درست مالی والدین، راهی برای نهادینهسازی آموزههای سواد مالی در فرزندان
نهادینهسازی آموزههای سواد مالی در فرزندان از خانواده و با مشاهده رفتار و گفتار والدین در امور مالی شروع میشود. با اینکه ناهید نگران آینده پسرش است و تلاش میکند امکانات تحصیلی خوبی در اختیارش بگذارد ولی رفتارهای نامناسب عاطفی و مالی او و نیز همسر سابقش احمد، این تلاشها را بر باد میدهد.
امیررضا در سنین نوجوانی است و به خوبی مشکلات مالی مادرش را درک میکند. ناهید میتوانست با مشارکت دادن او در امور مالی خانه، مسئولیتپذیریش را پرورش دهد؛ اما پنهانکاری ناهید در اینباره، امیررضا را در امور مالی بیمسئولیت میکند؛ امیررضا چون درکی از شرایط ندارد و در معرض آموزشهای نادرستی مانند قماربازی نیز بوده، به سادگی پول شهریه را خرج و تلاش میکند از قماربازی درآمد کسب کند. مادر نیز بعد از آنچه نباید میشد، شرایط و موقعیت اقتصادی خانواده را بر سر او فریاد میکشد که دیگر فایدهای ندارد.
8. سندروم مرد مهربان
داستان ناهید در سایه مردی مهربان و قدرتمند به سرانجام خوشی میرسد. ولی ناهید قهرمان زندگی خود نیست . اما بسیاری از زنان همراه با یا حتی بدون حضور مردی قدرتمند در زندگیشان با هوشمندی و بردباری زندگی را میسازند و گلیم زندگی خود و خانواده را در شرایط نامناسب اقتصادی بیرون میکشند. اما در این فیلم چنین زنی را نمیبینیم.
هشتگهای مرتبط
نظر خود را بنویسید
مطالب پیشنهادی
-
سواد مالی با لاک قرمز
پدر فوت میکند و دردسرهای مادر و دخترها شروع میشود.
-
چشم و گوش بچهها را باز کنید
آموزش سواد مالی به کودکان را از چه سنی باید شروع کرد؟
-
چرا خانمها مهمترند؟
80 درصد زنانی که در پیری در فقر زندگی میکنند در دوره جوانی و میانسالی فقیر نبودهاند.
نظرات
من این فیلم رو تماشا کردم. خیلی از اشتباهاتی که تو این پست بهش اشاره شده، از نظر فرهنگی عادی و طبیعی به نظر میرسه و واقعا بدون این عینک سواد مالی شاید هرگز متوجه اشتباهات متن زندگیمون نشیم. تحلیل دقیق و مفیدی بود. ممنون
جالب بود