داستان پویانمایی
امین و اکوان، دو جوان ماهر و جویای نام، در پی یافتن شغل به شهر دیگری میروند. امین در شهر خود آرایشگری میکرده و اکوان به پیشۀ رنگرزی مشغول بوده است. هر یک در این مسیر دست و پا کردن شغل مناسب با موانعی روبهرو میشوند و راهحلهای خود را به کار میگیرند. اکوان سعی دارد با حیله و نیرنگ سری در میان سرها درآورد و حتی دردسرهایی برای امین ایجاد میکند؛ اما امین فردی درستکار است و با تلاش و کوشش فراوان به شغل دلخواهش دست مییابد.
عینک سواد مالی
حضور فعال در شناسایی نیاز و بهرهبرداری از فرصتها
اکوانِ رنگرز با راهنمایی امین متوجه میشود در شهر جدید، همۀ پارچهها با قیمتی گران به رنگ مشکی درمیآیند و مردم نیز به پوشیدن این رنگ عادت دارند. او نیاز به تنوع رنگ پارچهها را کشف کرد؛ اما رنگرزان آن دیار با او همکاری نکردند. کارآفرینان گوش به زنگ هستند و به راحتی از پا نمینشینند و تا رسیدن به هدفشان تلاش میکنند.
اکوان از گفتوگوی سبزیفروش با یکی از مشتریهایش میفهمد که میتواند با حاکم مذاکره کرده و راهی برای تولید رنگهای جدید پیدا کند. حاکم امکانات تولید رنگهای متفاوت را در اختیار او میگذارد تا پارچههای شهر رنگ و لعابی بگیرد و در عوض، از او تعهد میگیرد روش تولید آنها را به بقیۀ رنگرزهای شهر آموزش دهد. اکوان با تخصص خود، تولید پارچههای رنگارنگ با قیمت کمتر را شروع کرد. مردم از پوشیدن پارچههای متنوع استقبال کردند و کارش رونق گرفت.
ارائۀ کالا یا خدمات با کیفیت بهتر و قیمت مناسبتر
انسان ماهر هر جایی با کمترین تجهیزات هم میتواند کار خود را شروع کند. امین آرایشگر است. او در ابتدای ورودش به شهر در گوشۀ میدان شروع به کار کرد. امین کار آرایشگری خود را با استفاده از صابون انجام میداد. صابون در آن شهر کالایی تجملی و برای آدمهای خاص بود. استفاده از صابون و قیمت مناسب به کسب و کار آرایشگری امین رونق داد. امین متوجه میشود در آن شهر صابون گران است و مردم از صابون استفاده نمیکنند؛ چرا که انحصار آن با قیمتی گزاف در دست تاجر شهر است. او با تولید صابون با قیمت کمتر، هم درآمد کسب میکند و هم بهداشت عمومی را ارتقا میدهد و با این کار، جای خود را میان مردم بیشتر باز میکند و انحصار صابون را از تاجر شهر میگیرد.
امین با ارائۀ خدمات خوب، به خوشنامی معروف میشود و حاکم، مدیریت حمام شهر را به او میسپرد. پیش از این، شهر حمام مناسبی نداشت و امین هم به همین دلیل سرمای شدیدی خورده بود. امین در این فعالیت نیز موفق است. او حمام شهر را تعمیر و تمیز میکند و خدمات بهتری ارائه میدهد و رونق را به آن حمام برمیگرداند.
شبکهسازی، راهی برای موفقیت در کارآفرینی
یکی از عوامل مهم موفقیت در کارآفرینی، داشتن شبکهای از افراد علاقهمند و فعال در آن حوزه است. در این صورت، سختیهای راه برای کارآفرین کمتر میشود و احتمال موفقیت وی افزایش مییابد. امین وقتی به فکر تولید صابون میافتد، از مادر فربد کمک میگیرد. آنها خانهشان را در اختیار امین میگذارند و فربد هم در کارها به او کمک میکند. به این ترتیب، امین کارش را توسعه میدهد و درآمد خوبی کسب میکند. مادر فربد در تولید عرقیات به او کمک میکند و امین مغازۀ عطاری هم باز میکند.
بهرهمندی از مهارتهای چندگانۀ شغلی
آموزههای سواد مالی بر برخورداری از مهارت شغلی گوناگون تأکید دارد تا فرد در صورت از دست دادن شغل، از مهارتهای دیگر خود درآمد کسب کند. امین در ابتدا سعی دارد از همان پیشۀ قبلی خود (آرایشگری) درآمد داشته باشد؛ ولی با شدت گرفتن مشکلات، به مهارتهای دیگرش رو میآورد. او که ساختن صابون را بلد است و میبیند صابونهای موجود در شهر قیمت زیادی دارند، به فکر توسعۀ کسبوکار در این زمینه میافتد.
او در شغل جدیدش موفق میشود و صابونهای با کیفیت بهتر و ارزانتری تولید میکند و مشتریان زیادی دارد. خانواده نیز به کمک او میآیند و وارد تولید عرقیات میشوند و مغازۀ عطاری باز میکند. او در ارائۀ خدمات خوب مهارت دارد و مدیریت حمام را نیز میپذیرد.
تمرین کسب درآمد از کودکی
آموزههای سواد مالی تأکید دارد که نوجوانان با شغل و کسب درآمد آشنا شوند. اگر والدین فرزندشان را به کاسبی مطمئن بسپارند، همان طور که تجربه کسب میکند، همزمان نیز درآمد خواهد داشت. این فرصت خوبی است تا کودک با چگونگی مدیریت پول آشنا شود. فربد در کنار امین حرفۀ صابونسازی را یاد میگیرد و بعدها در تبلیغ برای فروش آنها و ادارۀ مغازه عطاری نیز به او کمک میکند.
تدارک پسانداز
پسانداز در زندگی لازم است و هر از گاهی به کمک انسان میآید. امین در دو جا به پساندازهای خود اشاره میکند: وقتی کسبوکارش را شروع کرده اما هنوز رونق نگرفته و هنگام مریضی که درآمدی ندارد. در آموزههای سواد مالی، این هر دو نکته از ویژگیهای روز مباداست که صندوق اضطراری به کمک زندگی میآید.
نیروهای مخالف در بازار
زمانی که اکوان به رنگرزان شهر پیشنهاد داد که برایشان کار کند، آنها او را به کار نگرفتند و حتی اجازه ندادند او کار خودش را شروع کند. اکوان پیش حاکم رفت و حاکم به او کمک کرد. در بازار همواره کسبوکارهای قبلی اجازۀ ورود به بازار را نمیدهند و این برای تازهواردان کار را سختتر میکند. پس از مدتی، اکوان هم برای امین به نیروی مخالف در بازار تبدیل میشود و اجازه نمیدهد او کارش را به درستی پیش برد.
همیشه راه درست رفتن به تنهایی کافی نیست. با اینکه انسان درستکار ظلمی به دیگری نمیکند، همواره در معرض کارهای نادرست و ظلمهای دیگران قرار میگیرد که باید از آنها آگاه باشد و راهحلی بیندیشد. تاجرهای طمعکار و اکوانهای حسود همواره در بازار وجود دارند و اجازه نمیدهند فروشندگان سالم به سادگی کاسبی کند. تاجر طمعکار فکر میکرد با پیشرفت کار امین، انحصار گل سرشور و حنا و سفیدآب هم از دست او خارج میشود و اکوان حسود نیز از ارتباط نزدیک امین و حاکم هراسان بود. گرچه هر دو میتوانستند راه درستی انتخاب کنند، تلاش کردند امین را به ناراستی از بازار حذف کنند.
نقش دولت
دولت همواره باید تصمیمهای درست به نفع مردم بگیرد. دخالت در بازار برای دولت در اندازۀ شکستن انحصارهای نابجا لازم است. حاکم چند بار تلاش کرد به نفع مردم انحصار را بشکند. یک بار زمانی که رنگرزان اجازه نمیدادند اکوان فعالیت رنگرزی با تنوع رنگ را شروع کند، حاکم امکانات لازم را در اختیار اکوان گذاشت تا کارش را شروع کند. در جایی دیگر، حاکم امتیاز انحصاری صابون را هم به نفع مردم از تاجر گرفت و به امین داد؛ چرا که با کیفیت بهتر و قیمت مناسبتری صابون را در اختیار مردم میگذاشت.
انسان درستکار و نادرست
انسان درستکار ماهر همواره در کارش پیشرفت میکند. امین از آرایشگری به تولید صابون و سپس باز کردن دکان عطاری رسید و در نهایت، مسئول حمام شهر شد؛ اما اکوان گرچه در ابتدای کار رنگرزی را آغاز کرد و با مهارت خود کارگاه بزرگی راهاندازی کرد، از آنجا که درستکار نبود، میخواست در هزینههای رنگرزی دستکاری کند یا برای امین پاپوش درست کند. در نتیجه، موفقیتهای او پایدار نبود و سرانجام به زندان افتاد؛ اما امین گرچه بالا و پایین بسیار دید، همواره با درستکاری جلو رفت و هر بار به پیروزی بزرگتری رسید.
نظر خود را بنویسید