پلتفرمهای مبتنی بر اجارۀ کالا چه تأثیری بر میزان پسانداز دارند؟
سیلی نقد یا حلوای نسیه
در دو دهۀ گذشته پیشرفتهای زیادی در «کسبوکارها و پلتفرمهای مبتنی بر اجاره» ایجاد شده است. این پیشرفتها «فرصت دسترسی افراد به کالاها» را بدون نیاز به مالکیت آنها فراهم آورده است. خدمات پخش فیلم و موسیقی و مطالعۀ کتابهای الکترونیکی بدون نیاز به دانلود، و امکان بهاشتراکگذاری اتومبیل، دوچرخه یا اسکوتر، از این دست خدمات است. میشود مجموعۀ گسترده و متنوعی از کالاها را با پلتفرمهای آنلاین به اشتراک گذاشت. این فرصت با افزایش انعطافپذیری، نیاز به خرید کالا را از بین میبرد و به استفادۀ کارا از منابع موجود کمک میکند مراقبت از محیط زیست افزایش یابد.
حال باید دید این روند چه تأثیری در تمایل افراد به خرج و پسانداز دارد. پژوهشگران مؤسسۀ تحقیقاتی تینکفوروارد در هلند، در پژوهشی که در فوریۀ 2021 انجام شد، به دنبال پاسخ به این سؤال هستند.
چرا اغلب مردم برای برنامهریزی آینده آماده نیستند؟
سیاستگذاران همواره نگران پسانداز اندک افراد جامعه هستند. با اینکه مزیت پسانداز، به عنوان سپری در برابر مشکلات آینده، بر کسی پوشیده نیست، بیشترِ افراد از نظر روانی برای انجام آن آماده نیستند. والتر میشل، روانشناس دانشگاه استنفورد، با آزمایش مشهور مارشمالو یا تست قدرت اراده و خویشتنداری، مشکل را شناسایی کرد. او این آزمایش را در دهۀ 1960 شروع و ارتباط بین به تأخیر انداختن لذت ناشی از یک عمل و عملکرد آیندۀ فرد را بررسی کرد.
با اینکه مزیت پسانداز، به عنوان سپری در برابر مشکلات آینده، بر کسی پوشیده نیست، بیشترِ افراد از نظر روانی برای انجام آن آماده نیستند.
در این آزمایش کودکان در اتاقی در مقابل خوراکی مطلوبشان، مارشمالو، مینشستند. به آنها گفته میشد، میتوانند مارشمالو را بردارند، اما اگر پانزده دقیقه صبر کنند، مارشمالوی دیگری هم جایزه میگیرند. والتر میشل و همکارانش با زیر نظر گرفتن کودکان در سالهای آینده، نشان دادند آن دسته از بچهها که به خوراکیشان دست نزدند، کنترل بیشتری روی رفتارشان داشتند و در آینده از نظر سلامتی، تحصیلی و شغلی در وضعیت بهتری بودند. نتیجۀ این مطالعات میگوید با اینکه میدانیم صبر کردن جایزۀ بزرگتری برایمان به ارمغان میآورد، مقاومت در برابر جایزۀ فوری بسیار سخت است. مفهوم خرج در برابر پسانداز نیز چنین است. راحتی فکر و رفاه در بازنشستگی فوقالعاده است؛ اما در مقایسه با لذت خرید کالا و خدمات در زمان حال بسیار دور به نظر میرسد.
پژوهش مؤسسۀ تینکفوروارد؛ امکان اجارۀ کالاها به جای خرید آنها، کاهش دهندۀ تمایل به پسانداز
در این پژوهش، دویست نفر از مردم آمریکا در ژوئن سال 2020 مورد مطالعه قرار گرفتند. هدف، بررسی تأثیر «امکان اجارۀ کالاها به جای خرید آنها» بر «تمایل افراد به پسانداز برای آینده» بود. به طور متوسط، بیشترِ افراد معتقد بودند این فرصت، نیاز به پسانداز را کاهش داده است. با توجه به سادگی و هزینۀ کمتر اجاره، افراد ترجیح میدهند به جای چشمپوشی از خواستهها و پسانداز برای خرید کالا در آینده، از اینگونه خدمات استفاده کنند. به علاوه، این فرصتها فراوان و وسوسهکنندهاند. به طور مثال، رانندگی با جدیدترین مدلهای اتومبیل، جذابتر از پسانداز برای خرید یکی از آنهاست.
افراد همچنین باور داشتند این امکان جدید، تمرکز آنها را بر زمان حال بیشتر میکند. فرصتهای دسترسی معمولاً به تأمین نیازهای فوری و جاری مربوط است؛ در حالیکه خرید و مالکیت برای تأمین نیازهای آینده است. برای مثال، هدف از خرید خودرو، رانندگی دائمی در زمان آینده است؛ اما اجارۀ خودرو برای چند ساعت یا چند روز، فقط برای رفع نیازهای کنونی انجام میشود. همچنین خرید کتاب با هدف خواندن چندبارۀ آن یا داشتن این امکان در آینده صورت میگیرد؛ اما قرض گرفتن کتاب، به منظور مطالعۀ کوتاهمدت و فوری آن است.
با افزایش تمرکز بر زمان حال، به طور ناخودآگاه، اهمیت آمادگی برای آینده کاهش مییابد. هر عاملی که تمرکز افراد را به زمان حال معطوف کند، اهمیت جایزۀ فوری را (در مقایسه با پاداش آینده) پررنگتر میسازد و احتمال پسانداز برای آینده را کاهش میدهد.
هر عاملی که تمرکز افراد را به زمان حال معطوف کند، اهمیت جایزۀ فوری را (در مقایسه با پاداش آینده) پررنگتر میسازد و احتمال پسانداز برای آینده را کاهش میدهد.
دو مطالعۀ دیگر که با روشهای متفاوتی انجام شده نیز نتیجۀ قبلی را تأیید میکنند: هر چه تمایل افراد به خدمات مبتنی بر دسترسی بیشتر باشد، تمایل آنها برای پسانداز کمتر است. با این حال، دربارۀ کسانی که تمایل بسیار زیادی به مالکیت و کنترل دارند و آن را به اجاره ترجیح میدهند، نتیجۀ بهدستآمده کاملاً برعکس است.
تمایل افراد به مالکیت، ریشههای روانشناختی عمیقی دارد. بنابراین، فرصتهای دسترسی که فاقد احساس مالکیت باشد، حس خوبی به مخاطبان نمیدهد. با آنکه فرصتهای دسترسی بسیار راحتاند، نیاز به احساس مالکیت و کنترل افراد را ارضا نمیکنند. بنابراین، قرار گرفتن در معرض پیشنهادهای مبتنی بر اجاره، ممکن است حتی برای کسانی که نیاز شدیدی به مالکیت و کنترل دارند، مانند تهدید باشد. به این شکل که آنها برای کسب مالکیت تحریک میشوند و بیشتر پسانداز میکنند.
دو توصیه برای سیاستگذاران
این پژوهش نشان داد با وجود مزایای بسیار زیاد خدمات مبتنی بر دسترسی، یک نکتۀ منفی دربارۀ آنها وجود دارد: اینگونه خدمات، تمرکز بر زمان حال را افزایش داده و برنامهریزی برای آینده را کماهمیت جلوه میدهند. با توجه به عرضۀ گستردۀ این خدمات در بازار، به نظر میرسد مالکیت با دردسر همراه است؛ اما افراد به راحتی دست از داراییهایشان نمیکشند. مالکیت، احساس مثبت جهانی است که برخی بسیار شدیدتر از دیگران به دنبال آن هستند. بنابراین، گسترش خدمات مبتنی بر اجاره، مانند یادآوری برای این افراد عمل میکند که تلاشهایشان را برای مالکیت بیشتر کنند.
به گفتۀ پژوهشگران، این یافتهها نیاز به آزمایشها و دادههای تجربی بیشتری دارد، اما بر مبنای آن میتوان دو توصیه داشت:
1.نحوۀ تشویق افراد به پسانداز باید متنوع شود. مؤسسههایی مانند دفتر حمایت مالی از مصرفکنندگان در آمریکا، برای تشویق افراد به پسانداز، نیاز به پول برای خریدهای بزرگ و هزینههای بزرگ آینده را یادآور میشوند. به طور مثال، این دفتر فیلمی تهیه کرده که برای ترغیب مردم به پسانداز، خرید مبلمان جدید و تهیۀ پیشپرداخت خرید مسکن، پرداخت هزینههای پیشبینینشده مانند تعمیر ماشین را مطرح میکند. این رویکرد برای کسانی که خدمات مبتنی بر دسترسی و اجاره را انتخاب کردهاند، قانعکننده نیست. بنابراین، باید از ترفندهای دیگری برای تشویق افراد به پسانداز استفاده کرد.
دلایل محکم دیگری نیز برای پسانداز وجود دارد که با خدمات مبتنی بر دسترسی مغایر نیست. پسانداز برای مراقبتهای پزشکی محتمل یا از دست دادن شغل، رفتن به تعطیلات، ادامۀ تحصیل خود یا فرزندان یا حتی حمایت از اقدامات بشردوستانه، زیستمحیطی یا سیاسی، از جمله دلایلی هستند که میشود روی آنها تأکید بیشتری کرد.
2. نحوۀ ترغیب افراد به استفاده از خدمات مبتنی بر دسترسی نیز باید متنوع شود؛ چرا که اینگونه خدمات، مزایای بسیاری، از جمله حفظ محیط زیست دارند. همانطور که از نتایج پژوهش به دست آمده، همۀ افراد جایگزینیِ مالکیت با دسترسی را نمیپسندند. بنابراین روش تشویق به خدمات مبتنی بر اجاره، بدون نشانه رفتن احساس مالکیت افراد اهمیت فراوانی دارد.
باید به این نکته توجه داشت که مالکیت، احساس است و لزوماً به مالکیت قانونی ارتباطی ندارد. بنابراین، زمانی که درجاتی از احساس مالکیت به محصول اضافه شود، مصرفکنندگان حالت تدافعی کمتری در برابر آن خواهند داشت. داشتن احساس کنترل روی محصول، شناخت خوب آن و صرف زمان و انرژی برای آن، احساس مالکیت را حتی بدون مالکیت واقعی به مصرفکنندگان تلقین میکند. برای مثال، ویژگیهای شخصیسازیشده برای محصولات دیجیتال، احساس کنترل را القا میکند. همچنین توانایی ایجاد و بهاشتراکگذاری آهنگها در اپلیکیشن موسیقی، کاربران را به صرف زمان و انرژی وا میدارد. اگر چه این ویژگیها احساسات منفی ناشی از نداشتن مالکیت در پلتفرمهای مبتنی بر دسترسی را به طور کامل از بین نمیبرند، برخی واکنشهای تدافعی در برابر آنها را تعدیل میکنند.
- این مؤسسۀ تحقیقاتی همچنین پژوهشهایی دربارۀ آثار منفی اپلیکیشنهای بودجهبندی، سلامت مالی مردم اروپا در بحران کووید19، اثرگذاری درآمد متغیر بر تصمیمگیریهای مالی و رابطۀ تحصیلات و میزان پسانداز انجام داده است. یافتههای این مطالعات درخور توجه است و به ارائهدهندگان خدمات و محصولات مالی و سیاستگذاران در طراحی و اجرای درست برنامهها کمک میکند.
هشتگهای مرتبط
مطالب پیشنهادی
-
ابزارهای سواد مالی
گفتگو با دکتر علی رسولیزاده، مدیرعامل شرکت دانشبنیان پارت در برنامه چهلستون؛ رادیو گفتگو
-
سواد مالی و فناوریهای نرم
گفتگو با دکتر سید محمدحسین سجادی نیری، دبیر سابق ستاد فناوریهای نرم و هویتساز ریاست جمهوری در برنامه چهلستون؛ رادیو گفتگو
نظر خود را بنویسید