خرید لذت‌بخش

مجلۀ رشد - 1401/02/15

146 16 دقیقه

خرج کردن همیشه لذت‌بخش و جذاب است. در قبال خرج پول‌مان، شادی استفاده از کالاهای جدید، خدمات متنوع و تجربه‌های هیجان‌انگیز را به دست می‌آوریم و احساس توانمندی و رفاه می‌کنیم. در کنار این تجربه‌های خوب، گاهی عادت‌ها و رفتارهای نادرست ما باعث می‌شوند پول‌مان خرج شود، بدون اینکه کیفیت زندگی‌مان تغییر چندانی کند. یا رفاه و لذتی بسیار زودگذر را تجربه می‌کنیم که توانمندی و امنیت آینده‌مان را کاهش می‌دهد.

همۀ ما کم و بیش گرفتار اشتباه‌هایی هنگام خرید و خرج کردن هستیم. برای خرید کفش به بازار می‌رویم و با یک کیف و دو شلوار به خانه برمی‌گردیم. با دوست، همکار یا مدیرمان درگیریم و با خریددرمانی حال‌مان را خوب می‌کنیم. یا درست زمانی که اصلاً قصد خرید نداریم، ناگهان برق یک کالای جدید یا یک تخفیف 40درصدی چشم‌مان را خیره می‌کند و حسابی دست‌ودل‌باز می‌شویم. آخر وقت هم با دستی پر و کارتی خالی به خانه برمی‌گردیم.

مدیریت دخل و خرج کاری است که هر روز درگیر آنیم، اما در مدرسه، خانواده و دانشگاه کمتر دربارۀ آن یاد گرفته‌ایم. از همین رو، برخی اشتباه‌ها در تصمیم‌گیری و رفتارهای مالی به صورت عادت در ما ریشه دوانده‌اند که یا به آن‌ها آگاهیم و برای بهبودشان کاری نمی‌کنیم، یا اصلاً نمی‌دانیم چطور باید اصلاح‌شان کنیم و بدتر از آن، در بسیاری از موارد حتی از این رفتارهای نادرست آگاه نیستیم. در میان‌سالی چشم باز می‌کنیم و می‌بینیم اندوختۀ مناسبی نداریم و دل‌مان شور فردای خودمان و فرزندان‌مان را می‌زند.

برای آنکه آیندۀ مالی بهتری داشته باشیم، در گام اول باید خودمان سواد مالی داشته باشیم. اصول مدیریت مالی فردی را یاد بگیریم. سپس فرزندان‌مان را از کودکی با عادت‌‎ها و رفتارهای درست آشنا سازیم. پژوهش‌ها نشان می‌دهند فرزندان قبل از هر چیزی از رفتارهای مالی والدین الگو می‌گیرند. از همین رو، یادگیری سواد مالی و به کارگیری آموزه‌های آن در زندگی فردی، علاوه بر بهبود وضعیت مالی خانواده، کمک می‌کند الگوی درستی برای فرزندان‌مان باشیم. کمک کنیم باورها و رفتارهای درستی در آن‌ها شکل بگیرد و دانش کافی در مورد امور مالی و مواجهه با خرج را به دست بیاورند.

در مراکز خرید بارها کودکانی را دیده‌ایم که با سروصدا و گریه اصرار به خرید چیزی دارند و در نهایت با گریه و نگاه سرزنشگر اطرافیان و پادرمیانی خاله و مادربزرگ به هدف‌شان می‌رسند. گاهی پدر و مادرها با این نگاه که کودک باید در رفاه کامل باشدو سرخورده نشود، همۀ نیازها و خواسته‌های او را بی‌معطلی برطرف می‌کنند. به یاد داشته باشید روزی این کودکان روی پای خودشان می‌ایستند، کار می‌کنند و درآمد دارند و مسئولیت زندگی خود را بر دوش خواهند کشید. آن‌ها را برای آن زمان آماده کرده‌اید؟ عادت‌های مالی درست از کودکی شکل می‌گیرند. اگر آن‌ها الان محدودیت و کمیابی پول را درک نکنند، در بزرگسالی از پس ادارۀ امور زندگی‌شان برنخواهند آمد.

یکی از روش‌های مناسب انتقال دانش و تجربه به بچه‌ها، گفت‌وگو در مورد موضوع‌های مالی با آن‌هاست. در بسیاری از خانواده‌ها گفت‌وگو دربارۀ پول و مسائل مالی تابو محسوب می‌شود. پدر و مادرها این نگرانی را دارند که گفت‌وگو دربارۀ این موضوع‌ها، بچه‌ها را درگیر دنیای بزرگ‌ترها کند. برای اینکه هم از سن پایین الگوهای درست مالی را در کودکان‌مان ایجاد کنیم و هم آن‌ها را دچار تشویش و نگرانی نکنیم، راه مناسب خواندن داستان‌های سواد مالی برای کودکان، گفت‌وگو با آن‌ها در مورد اتفاق‌های داستان و شبیه‌سازی شخصیت‌‌های داستانی در زندگی روزمره است.

پنج نکتۀ کلیدی

برای آنکه آیندۀ مالی بهتری داشته باشیم، در گام اول باید خودمان سواد مالی داشته باشیم. اصول مدیریت مالی فردی را یاد بگیریم. سپس فرزندان‌مان را از کودکی با عادت‌‎ها و رفتارهای درست آشنا سازیم.

  1. به بچه‌ها تجربۀ خرید بدهید. برای کودکان به خصوص در سن پایین، برقراری ارتباط با فروشنده‌ها و انتخاب کالاها، تجربۀ جذاب و ارزشمندی خواهد بود. آن‌ها با پولی در دست به فروشگاه مراجعه می‌کنند و در کنار این ارتباط اجتماعی با افراد، اعتمادبه‌نفس‌شان بالاتر می‌رود. اما مهم‌تر از آن یاد می‌گیرند به ازای منابع محدودی که دارند، چه میزان کالا و خدمات می‌توانند به دست آورند. کتاب «پولم چه زود تمام شد» را برای بچه‌ها بخوانید و از تجربه‌های قهرمان داستان برای آن‌ها صحبت کنید. این گفت‌وگو زمینه‌ساز مناسبی برای آموزش کمیابی پول است.
  2. به بهانه‌های متفاوت و با مثال، از تفاوت نیازهای ضروری و خواسته‌ها با بچه‌ها صحبت کنید. داستان «چی لازم دارم، چی می‌خرم؟» داستان کودکی است که با والدین برای خرید شلوار به فروشگاه رفته و با اصرار به جای خرید شلوار، لباسی را می‌خرد که تصویر اژدها روی آن است؛ در حالی که شوار ندارد. بعد از خواندن این داستان، از بچه‎ها دربارۀ تفاوت نیازهای ضروری و خواسته‌ها بپرسید. برای‌شان توضیح دهید که باید همیشه اول به نیازهای‌شان اولویت بدهند و بعد سراغ خواسته‌ها بروند.
  3. بگذارید بچه‌ها با پول‌شان برای کسانی که دوست دارند هدیه بخرند. این کار به آن‌ها کمک می‌کند حس بهتری نسبت به خودشان داشته باشند و ارزشمندی پول و پس‌انداز را درک کنند. درست مثل شخصیت اصلی داستان «با پولم هدیه هم می‌خرم» که از پس‌انداز خودش برای دوستان و خانواده‌اش هدیه می‌خرد، اما مراقب بود که پولش تمام نشود. بچه‌ها باید بدانند برای انتخاب یک هدیۀ مناسب باید معیارهایی را در نظر بگیرند و یکی از مهم‌ترین آن‌ها نگاه کردن به جیب‌شان است.
  4. اجازه دهید اشتباه کنند. به فرزندتان کمک کنید تا پول خود را مدیریت کند، اما کنترل او را در دست نگیرید. ایرادی ندارد که آن‌ها چند تصمیم تأسف‌بار را تجربه کنند، از دست دادن پول را ببینند و ناراحت شوند تا در دفعه‌های بعدی بهتر خرید کنند.
  5. قاطع باشید. دست آخر اینکه با شروع گفت‌وگو دربارۀ خرج پول و ایجاد تجربه‌های جدی، چاره‌ای ندارید جز اینکه قاطع باشید. اگر قواعد و مقررات خوبی را مشخص کرده‌اید اما باز هم بچه‌ها می‌خواهند از آن تخطی کنند، اجازه ندهید ناراحتی و گریۀ آن‌ها کل برنامۀ آموزشی شما را خراب کند. داستان «وقت خرید با مامان» ماجرای مادر و فرزندانی است که در فروشگاه رفتارهای نادرستی دارند. مادر با صبوری برای بچه‌ها صحبت می‌کند و تصمیم‌های درست می‌گیرد.

با خواندن داستان و گفت‌وگو دربارۀ آن، بچه‌ها خیال‌پردازی می‌کنند؛ درست مانند اینکه خودشان تک‌تک اتفاق‌ها را تجربه کرده باشند و از آن درس می‌گیرند.

هشتگ‌های مرتبط


سایر عناوین

سواد مالی و فرهنگ اسلامی

سواد مالی و فرهنگ اسلامی

هفته‌نامۀ اطلاعات بورس

496 3 دقیقه 1400/07/24
«مانی‌وایز» الگوی ارتقای سواد مالی

«مانی‌وایز» الگوی ارتقای سواد مالی

هفته‌نامۀ اطلاعات بورس

381 3 دقیقه 1398/10/14
کتابی که بخشندگی را به کودکان می‌آموزد

کتابی که بخشندگی را به کودکان می‌آموزد

دنیای اقتصاد

428 8 دقیقه 1399/11/09

مطالب پیشنهادی