چگونه کمتر نگران پول باشیم؟
یافتن راهحل یا بازسازی رابطه
همیشه نگران چیزی هستیم: قسطهای عقبافتاده، صورتحسابهای پرداختنشده، هزینۀ مدرسۀ غیرانتفاعی، خرجهای روزمره، حسرت رفتن به رستوران یا سفر. از خودمان میپرسیم: «راهی هست که پول بیشتری دربیاورم و خیالم از بابت این مخارج راحت شود؟ کی بالاخره از این نگرانیها خلاص میشوم و روی آرامش و خوشبختی را میبینم؟» آرمسترانگ در کتاب «چگونه کمتر نگران پول باشیم؟» این طور پاسخ میدهد: «چالش شما با پول در همین سؤال است. شما نگرانیها و مسألهها را با هم آمیختهاید.» او نقش متفاوتی برای پول تعریف میکند. در واقع، دنبال این است که از دل روشهای سنتی تفکر، راهی برای ورود به دنیای مدرن بیابد.
جان آرمسترانگ، زادۀ انگلستان و استاد فلسفۀ دانشگاه کسبوکار ملبورن، سه کتاب خوب دیگر در کارنامه دارد: «درسهای زندگی نیچه» و «هنردرمانی» و «در جستوجوی تمدن». کتاب «چگونه کمتر نگران پول باشیم؟» از سری کتابهای خودیاری است که در «مدرسۀ زندگی» منتشر شده و نشر خلاق «هنوز» آن را با ترجمۀ ندا شادنظر، در اختیار فارسیزبانان قرار داده است.
نگرانی مالی یا مسألۀ مالی
«نگرانی مالی» و «مسألۀ مالی» دو موضوع جداگانه هستند. مسألۀ مالی دربارۀ خود پول است؛ همین سکهها و اسکناسهایی که با آنها کالایی میخریم یا از خدمتی بهرهمند میشویم. برای حل مسائل مالی، باید مستقیم دستبهکار شویم. اگر گرفتار بدهی هستیم یا میخواهیم به رفاه بیشتر برسیم، فقط دو راه داریم: یا هزینههایمان را کم کنیم یا درآمدمان را بیشتر.
نگرانی مالی دربارۀ «رابطۀ» ما با پول است. پول، دیگر شیء نیست؛ بلکه چیزهاییست که نداریم: مقام، امنیت، آزادی، خوشبختی، سعادت. از دیدگاه اقتصادی، پول بیطرف است؛ اما از دیدگاه روانشناختی، پول برای هر کس مفهومی دارد که در اندیشه و احساس و در نتیجه، رفتار او تأثیر میگذارد. این ارتباط ما با پول است که سرچشمۀ بروز نگرانی است، نه خود پول!
وقتی پای ارتباط به میان میآید، احساسات، از غم و شادی گرفته تا ترس و شجاعت و عقده و بزرگواری، نقشآفرینی میکنند: «وضعیت مالیام در آینده چگونه خواهد بود؟ تصمیمهای نادرست گذشته کی دست از سرم برمیدارند؟ بدون پول، زندگیام چیزی کم دارد. پول ابزاری است که خودم و عشقم را ثابت کنم. پول رابطۀ من را با همسرم درست میکند. پول ویروس است؛ بعضیها حتی با رعایت نظافت به آن مبتلا میشوند و بعضیها هم بیمبالات، تندرست میمانند. پول دوست خوبی است؛ اما نمیشود به او اعتماد کرد. هر لحظه ممکن است برود!» این جملهها دربارۀ پول نیست. دربارۀ ما و پول است!
ما و پول
هم پول را تقریباً میشود به هر چیزی تبدیل کرد و هم هر چیزی را به پول. این ماییم که تصمیم میگیریم با پول چه کار کنیم و چه تجربهای برای خودمان رقم بزنیم. این فقط چرخۀ پول و ارتباط ما با پول است. نباید انتظار داشته باشیم چیزی دربارۀ درستی این رابطه نشانمان دهد. کیفیت این رابطه هم با میزان پول نسبتی ندارد.
رابطۀ خوب با پول نگرانی ما را کاهش میدهد؛ اما خوبی این رابطه، بیرون از آن تعریف میشود. ملاک تعیین کیفیت این ارتباط، ارزشهای ما هستند. وقتی تلاشی ارزشمند را به پول تبدیل میکنیم و پول را به تجربهای ارزشمند، میتوانیم مدعی باشیم که رابطهای خوب و درست با پول برقرار کردهایم.
خوشبختی یا خودشکوفایی
پول فقط تا اندازهای خوشبختی و رضایت ما را فراهم میکند؛ چون نمیتواند خیلی از چیزهای ارزشمند را برایمان بخرد؛ مثل سرزندگی، آسودگی، روابط پایدار، امنیت. حتی نمیتواند تضمین کند ما از تواناییها و استعدادهایمان درست استفاده میکنیم یا نه. وقتی چرخۀ پول در مسیر خودشکوفایی ما قرار میگیرد، چیزهای ارزشمند، یکی پس از دیگری برایمان محقق میشوند. پس پول لازم است؛ اما کافی نیست. نه این که فکر کنیم هر چقدر بیشتر، بهتر؛ بلکه هدفهای ما و عوامل مؤثر بر تحقق آنها و نقش پول در این مسیر، میزان پول کافی را تعیین میکند. با این وصف، نگرانی مالی وقتی برطرف خواهد شد که سه راه را در پیش بگیریم: بازنگری در الگوی تفکر و ارزشها، اصلاح نگرش به پول، روشن کردن مفهوم و جایگاه آن در زندگی.
این کتاب با تمرینها، سوالها، ارائۀ نمونهها، راهحلها ما را در مسیر نگرانی کمتر برای پول یاری میکند؛ امری که جز با مطالعۀ کامل کتاب فراهم نمیشود.
هشتگهای مرتبط
نظر خود را بنویسید
مطالب پیشنهادی
-
-
از لباس مجلسی تا دستمال آشپزخانه!
حرکت ما برای یک موقعیت اقتصادی برآمده از میزان شادی ما از تصویر آن در ذهنمان است.
نظرات
عالی بود سپاس
جدا کردن مساله مالی و نگرانی مالی راه خوبی است و آگاهی افراد از ارزشها یشان و نوشتن اهداف بسیار مهم است
اگر فرد بتواند میان پول و باور شخصی از پول فاصله و تفاوت را متوجه شود اولین گام شناخت و رشد را برداشته حالا میتواند با واقعی ساختن باورهایش به روش های صحیح استفاده از پول دست پیدا کند