کارآفرینی؛ حلقۀ گمشده

مفهوم کارآفرینی در سینمای ایران و جهان

اقتصاد و کسب‌وکار همواره در طول تاریخ از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده‌اند. شاهد این ادعا، پرداختن شاهکارهای فاخر ادبی، مانند گلستان سعدی، کلیله و دمنه و قابوسنامه به این موضوع در کنار موضوعاتی چون عرفان و عشق است، تا امروز که توجه به تولید داخلی بیش از هر زمان دیگری برای سرزمین‌مان اهمیت دارد. تولید با ایجاد اشتغال و جذب سرمایه‌های سرگردان، شکوفایی اقتصادی به همراه خواهد داشت و میوۀ آن، زندگی بهتر مردم خواهد بود. مردان و زنان زیادی هستند که دوست دارند کسب‌وکار خودشان را راه بیندازند. اگر انگیزۀ کافی برای شروع و ادامه، دانش لازم برای بنیان‌گذاری، مهارت حل مسأله برای غلبه بر چالش‌ها و صبر در دستیابی به نتیجۀ مطلوب وجود نداشته باشد، این دوست‌داشتن احتمالاً در همین مرحله باقی خواهد ماند یا نتیجۀ شایسته‌ای از آن به دست نمی‌آید.

الگوگیری از افراد موفق در حوزه‌های مختلف کسب‌وکار، نشان‌دهندۀ مسیر است؛ کسانی که یک یا چند بار این راه را طی کرده‌اند و در سرزمین جذاب اما پرفراز و نشیب کارآفرینی، کارهای بزرگی انجام داده‌اند. کارآفرینی موضوع بسیاری از فیلم‌های سینمایی جهان بوده است؛ فیلم‌هایی مانند «در جست‌وجوی خوشبختی» (2006)، «بازی پول» (2011)، «جوی» (2015) و «بنیان‌گذار» (2016). این فیلم‌ها علاوه بر ماندگارکردن داستان کارآفرینان، درس‌های شایان توجهی به مخاطبان داده‌اند. مهم‌ترین پیام‌شان تکیه بر قدرت اراده، سخت‌کوشی و مداومت بر انجام کارها، ریسک‌پذیری، امید به آینده و بهره‌بردن از قدرت خلاقیت برای حل مسائل است.

اگر نگاهی به کشور خودمان بیندازیم، کارآفرینان زیادی را می‌بینیم که فعالیت‌های ارزنده‌ای در توسعۀ کسب‌وکار انجام داده‌اند. این افراد از صفر یا حتی کمتر از آن شروع کردند و در ادامه، به سفره‌های زیادی نان رساندند؛ کسانی نظیر غلامعلی سلیمانی، بنیان‌گذار کاله؛ اصغر قندچی، مؤسس سایپادیزل (اولین و بزرگ‌ترین کارخانهٔ تریلر و کامیون ساخت ایران)؛ فاطمه مقیمی، بنیان‌گذار شرکت حمل‌ونقل بین‌المللی سدیدبار؛ عباس برزگر، بنیان‌گذار دهکدۀ تفریحی عشایری؛ حسین فتاحی، بنیان‌گذار امرسان؛ مرتضی سلطانی، مؤسس زرماکارون؛ علی نقیب، بنیان‌گذار شرکت داروگر و علی‌محمد رجالی، بنیان‌گذار گروه صنعتی ظریف‌مصور. اگرچه مستندهای متعددی از زندگی کارآفرینان بزرگ کشور ساخته شده، اما جای خالی داستان این اشخاص در فیلم‌های سینمایی کشور و به طور خاص، جشنوارۀ فیلم فجر، خالی است. فیلم‌هایی برگرفته از واقعیت که بارقه‌های امید را در وضعیت سخت اقتصادی فعلی به همراه می‌آورند. اشخاصی که با تمام محدودیت‌های موجود کشور تلاش کردند و مانند هر کارآفرینی در نقاط دیگر دنیا، با حل مسائل و مشکلات متعدد و متنوع، توانستند نتایج مطلوبی هم بگیرند. این فیلم‌ها بیش از هر چیزی به ما یادآوری خواهند کرد که موفقیتْ یک‌شبه به دست نمی‌آید؛ باید به دور از شعارزدگی و با سخت‌کوشی، رؤیاها را به واقعیت تبدیل کرد و زندگی بهتری برای خود و اطرافیان ساخت. به یاد داشته باشیم که گاهی اوقات یک حرف، یک کتاب یا یک فیلم با پیام خود مسیر زندگی انسان‌ها و جامعه را عوض می‌کند.

کُمای بی‌پولی و اخلاق

انگیزه‌های مالی است. وقتی افراد در تنگنای مالی و اقتصادی قرار می‌گیرند، حفظ ارزش‌ها و درست رفتارکردن کاری بسیار دشوار است. اگر فرد نتواند در برابر مشکلات تاب بیاورد، هنجارهای جامعه را می‌شکند، پا روی ارزش‌ها می‌گذارد و می‌کوشد رفتارهای نادرستش را توجیه کند.

اگر مجبور به انتخاب باشید، میان گرسنگی و دزدی، صبر و پیگیری قانونی کارها و رشوه‌دادن و سرعت‌بخشیدن به فرایندها و نیز بین دروغ‌گفتن و راست‌گفتنی که به ضررتان تمام می‌شود، کدام را برمی‌گزینید؟

نیاز به امنیت منجر به گرایش انسان‌ها به زندگی در کنار یکدیگر و شکل‌گیری جامعه می‌شود؛ جامعه‌ای متشکل از فرهنگ‌ها. فرهنگ‌ها خود دربرگیرندۀ ارزش‌ها و هنجارها هستند. بنابراین برای حفظ جامعه، لازم است به ارزش‌ها و هنجارها متعهد بود. هر جامعه‌ای ارزش‌هایی را به عنوان معیاری برای تشخیص کارهای درست از نادرست انتخاب می‌کند. مردم نیز آن ارزش‌ها را می‌شناسند، برای آن‌ها احترام قائل‌اند و می‌توانند رفتارهای درست را تشخیص دهند، با این حال عوامل مختلفی وجود دارند که باعث می‌شوند گاهی ارزش‌ها کنار گذاشته شود و رفتارهای نادرست در زندگی افراد شکل بگیرد. یکی از مهم‌ترین علت‌های شکل‌گیری رفتارها و کارهای نادرست، انگیزه‌های مالی است. وقتی افراد در تنگنای مالی و اقتصادی قرار می‌گیرند، حفظ ارزش‌ها و درست رفتارکردن کاری بسیار دشوار است. اگر فرد نتواند در برابر مشکلات تاب بیاورد، هنجارهای جامعه را می‌شکند، پا روی ارزش‌ها می‌گذارد و می‌کوشد رفتارهای نادرستش را توجیه کند.

اگر از ما بپرسند «ممکن است در اوضاع بد اقتصادی، ارزش‌های جامعه و ارزش‌های اخلاقی خودتان را زیر پا بگذارید؟» بیشتر ما پاسخ منفی می‌دهیم، اما چه‌بسا در واقعیت برای منافع کوچک و بزرگ‌مان گاهی ارزش‌های خود را زیر پا گذاشته باشیم. مشکلات مالی بر کیفیت زندگی آدم‌ها تأثیرگذار است و افراد محروم به دنبال استفاده از هر فرصتی هستند تا تعادل و آرامش را به زندگی خود برگردانند. در بعضی مواقع، استفاده از فرصت به سوءاستفاده از فرصت‌ها تبدیل می‌شود. مخصوصاً در زمان‌هایی که افراد حاضرند برای رسیدن به آن، اصول اخلاقی را زیر پا بگذارند.

حقیقت این است امر مالی نباید روی رفتارها اثر بگذارد و تغییری ایجاد کند. در هر شرایطی که هستیم چه فقیر چه غنی، رفتار ما نباید تغییر کند و به هیچ عنوان قابل قبول نیست به دلیل ناداری، کارهای نادرست انجام دهیم. آدم خوب بودن و رفتار درست داشتن وابسته به هیچ موقعیت و شرایطی نیست؛ پس مسائل و مشکلات مالی نمی‌تواند توجیه‌کنندۀ رفتار نادرست و نامناسب افراد باشد. اما واقعیت نشان می‌دهد بسته به اوضاع اقتصادی و مالی، رفتارهای نامناسب افراد در حال شکل‌گیری است و پول بر رفتارهای ما اثر دارد. افراد به نظر می‌رسد وقتی افراد مشکلات مالی را تجربه می‌کنند، سخت‌گیری کمتری به خرج می‌دهند و ممکن است ارزش‌ها را زیر پا بگذارند. بنابراین کسانی که در تنگنای مالی بیشتری قرار دارند، بیشتر حاضرند برای به‌دست‌آوردن سود و منفعت، تقلب کنند و دروغ بگویند، رشوه بدهند، پنهان‌کاری کنند و نیز کسانی را که در چنین شرایطی مانند خودشان رفتار کنند کمتر قضاوت می‌کنند. این موارد نتیجۀ اثر مشکلات مالی و اقتصادی بر تغییر رفتارهای مردم است: آن‌ها باور می‌کنند که مشکلات مالی، دلیل موجه و مقبولی برای انجام رفتارهای نادرست است.

واقعیت نشان می‌دهد بسته به اوضاع اقتصادی و مالی، رفتارهای نامناسب افراد در حال شکل‌گیری است و پول بر رفتارهای ما اثر دارد.

اما واقعیت این است که وقتی وضع مالی آدم‌ها خراب می‌شود و فقر گریبان آن‌ها را می‌گیرد، جرم و جنایت و به طور کلی رفتارهای نادرست اخلاقی، بیشتر می‌شود. گوشه‌ای از این واقعیت در فیلم‌های جشنوارۀ فجر امسال به تصویر درآمده است؛ ناداری و قتل، ناداری و تجاوز، ناداری و دروغ، ناداری و سیاست کثیف و... . فیلم‌هایی که به خوبی نشان دادند اوضاع نامناسب اقتصادی و مالی، چه در سطح خرد و چه در سطح کلان، چه تأثیری بر رفتار و زندگی آدم‌ها دارد؛ به عنوان نمونه در فیلم «بی‌همه‌چیز» دیده می‌شود مردم یک جامعه کوچک روستایی حاضرند به خاطر گرفتن مبلغی پول ماهانه، فردی را که مورد احترام و قبول همگان است به قتل برسانند؛ یا در فیلم «ابلق»، افراد یک محله برای فردی کار می‌کنند که از نظر اخلاقی، آدم درستی نیست، اما چون درآمدشان به واسطۀ کار برای آن فرد به دست می‌آید، چشمشان را روی بسیاری از مشکلات اخلاقی‌اش می‌بندند و آن را پنهان می‌کنند. در فیلم «مامان»، اعضای خانواده به خاطر مشکلات مالی با هم رفتارهای خوبی ندارند و کشمکش‌ها و درگیری‌ها در میان اعضای خانواده شدت بیشتری می‌گیرد و بر سر هر مسألۀ کوچکی با هم دچار اختلاف و بحث می‌شوند. به یکدیگر دروغ می‌گویند و مسائل مهمی را از هم پنهان می‌کنند و به همین دلیل موجبات ناراحتی و دلخوری در خانواده‌شان شکل می‌گیرد. در فیلم «روشن» نیز همسر روشن به دلیل ناداری و نداشتن خانۀ مناسب از او جدا می‌شود و با فرد دیگری که وضع مالی خوبی دارد رابطه برقرار می‌کند. از این نمونه رفتارهایی چون صداقت، قناعت و پاک‌دستی که جایشان را به منفعت‌طلبی، زیاده‌خواهی، دروغ، پنها‌ن‌کاری و تقلب می‌دهند، در فیلم‌ها زیاد دیده می‌شود. حال اگر نتیجۀ رفتارهای نادرست، موفقیت‌های مالی و اجتماعی باشد، بازگشت به زندگی گذشته بسیار دشوار خواهد بود! به همین دلیل جوامع فقیر و محروم اغلب درگیر مشکلات جدی جرم و جنایت، از دزدی‌های کوچک گرفته تا حمله و تجاوز و قتل، هستند و جرم، محسوس‌ترین پیامد اجتماعی ناشی از فقر و مشکلات مالی برشمرده می‌شود. جامعه‌ای که شاهد زوال ارزش‌های اخلاقی و شدت‌گرفتن رفتارهای نادرست است، سیر تباهی را بسیار سریع‌تر طی می‌کند؛ چراکه می‌توان امیدوار بود بحران مالی در نهایت روزی تمام می‌شود اما، بحرانی که اخلاق را رو به زوال برده است به نظر گذرا نمی‌آید.

برای پیشگیری از بسیاری از آسیب‌های فردی و اجتماعی لازم است، از یک سو، بر اساس حقیقت، تحت هر شرایطی کار درست را انجام دهیم و همواره آدم خوبی باشیم ولی از سوی دیگر باید به دنبال ریشه و عامل اصلی ایجاد این نوع تغییر رفتارها باشیم و آن را اصلاح کنیم. وضع اقتصادی و مالی نابسامان، یکی از عوامل مهم این تنش‌ها و مشکلات است، پس باید درصدد بهبود اوضاع مالی برآمد و سعی کرد راه درست کسب درآمد و ثروت بیشتر را پیدا کرد. سواد مالی، به عنوان دانش و مهارتی لازم برای قرارگرفتن در این مسیر و توانمندشدن از لحاظ مالی و داشتن امنیت و آزادی مالی، می‌تواند نقش بسزایی داشته باشد. با این مهارت می‌توان به درستی دخل‌وخرج خود را مدیریت کرد، امور مالی زندگی را به صورت بهینه پیش برد و زندگی بدون تنش مالی را تجربه کرد و آدم خوبی هم ماند.

هشتگ‌های مرتبط


نظر خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی