هنر تلنگر و تصمیمگیریهای درست
وقتی اقتصاد رفتاری به کمک کسبوکارها میآید
مؤسسۀ تینکفوروارد در هلند، به منظور کمک به تصمیمگیری مالی مردم اروپا و دیگر کشورهای جهان، مطالعهها و پژوهشهایی را در رابطه با علوم رفتاری انجام میدهد و از نتایج آنها در توسعۀ ابزارها و فناوریهای جدید استفاده میکند.
«برنامۀ توسعه» یکی از برنامههای سال جاری مؤسسه است که به شناسایی، انتخاب و توسعۀ استارتآپهای مرتبط با سلامت مالی میپردازد. این برنامه در سال 2021 بر انتخاب استارتآپهای متمرکز بر کاهش مخارج غیرضروری و ایجاد عادتهای پسانداز کوتاهمدت تأکید دارد.
در انتخاب استارتآپها و اپلیکیشنهای برتر، سه مؤلفه مورد بررسی قرار میگیرند؛ رشد، تلنگر و فناوری. بخش رشد، بر تعداد کاربران اپلیکیشنها تمرکز دارد. در بخش دوم، توسعۀ رفتار مالی درست و ترغیب کاربران با اجرای تلنگرها مورد توجه قرار میگیرد. در نظر گرفتن دکمهای برای پسانداز خودکار یکی از این نمونههاست. در بخش فناوری، ارتقای زیرساختها یا افزودن مشخصات فنی جدید، بررسی میشود.
باوِن گرینسوِن، بنیانگذار شرکت «بینشهای رفتاری» از جمله مشاوران این استارتآپهاست و به آنها کمک میکند تا با استفاده از هنر تلنگر، رفتار کاربران را تغییر دهند و آنها را به انجام کارهای خاصی وادارند. در ادامه بخشهایی از مصاحبۀ تیافآی با او را میخوانید.
کمی از کاری که انجام میدهید به ما بگویید.
مأموریت من و تیمی از دانشمندان علوم رفتاری، استفاده از علوم رفتاری و کمک به کسبوکارها با هدف تأثیرگذاری و تغییر رفتار مردم است. مشتریان ما را تأمینکنندگان خدمات مالی، شرکتهای بزرگ ساختمانی و مواردی از این دست شکل میدهند. چرا که دامنۀ کاربرد علوم رفتاری، تأثیرگذاری بر رفتار کارگران برای رعایت اصول ایمنی را نیز در بر میگیرد.
مهمترین ویژگی کارتان را چه میدانید؟
بخش جالب توجه فعالیت ما این است که تقریباً هر کاری را که افراد انجام میدهند، میشود به علوم رفتاری ربط داد. همۀ ما میتوانیم الگوها و مشکلات خاصی را در عملکرد خودمان شناسایی کنیم. به طور مثال، ورزش کردن را در نظر بگیرید. شما میخواهید سه روز در هفته ورزش کنید. ابتدا همه چیز طبق برنامه پیش میرود؛ اما ناگهان بدون هیچ دلیل خاصی متوقف میشوید. شما هنوز انگیزه دارید؛ اما دیگر تمرینها را انجام نمیدهید و با بهانههای گوناگون این کار را توجیه میکنید. ممکن است غیرمنطقی به نظر بیاید اما در واقع ضمیر ناخودآگاه ما این کار را انجام میدهد.
شما به برنامۀ توسعۀ تینکفوروارد پیوستهاید تا به رشد کسبوکارهای جدید کمک کرده و آنها را در استفاده از فنون متفاوت برای تلنگر زدن به کاربران هدایت کنید. تلنگر زدن به چه معنا است؟
فرض کنید پیش از ورود کارگران به محوطۀ ساختمان، تصویر کودکان را در معرض دید آنهان قرار دهیم. کارگرانی که صاحب فرزند هستند، کلاه ایمنیشان را به خاطر فرزندانشان روی سر میگذارند
تلنگر زدن مفهوم گستردهای و به معنی یافتن روشهایی برای تغییر رفتار مردم است؛ بدون آنکه از آن آگاه باشند. بگذارید از این زاویه به موضوع نگاه کنیم: کارآفرینان متفکرانی منطقی هستند. آنها میتوانند هوشمندانهترین محصولات را بیابند که استفاده از آنها کاملاً منطقی است. در مرحلۀ بعد محصول را به بازار عرضه میکنند. اما وقتی میبینند محصول با استقبال مواجه نشده یا تأثیرگذار نبوده، متحیر میشوند. آنها دنبال توضیح منطقی میگردند؛ اما دلیل واقعی آن اغلب احساسی است، نه منطقی. چه عواملی باعث میشوند رفتار خاصی از مشتری سر بزند؟ یا چه موانعی از توجه آنها به محصول میکاهد؟ چطور میتوان بر آن رفتارها تأثیر گذاشت و مشتری را به مسیر مطلوب هدایت کرد؟ تلنگر دقیقاً همین کار را میکند.
فرض کنید پیش از ورود کارگران به محوطۀ ساختمان، تصویر کودکان را در معرض دید آنهان قرار دهیم. کارگرانی که صاحب فرزند هستند، کلاه ایمنیشان را به خاطر فرزندانشان روی سر میگذارند؛ اما کسانی که فرزند ندارند، تحت تأثیر تصویر قرار نخواهند گرفت.
به طور ایدئال بهتر است متناسب با افراد مختلف از تلنگرهای متفاوتی استفاده شود که البته برای کارگران چندان کاربردی نیست. در محیطهای دیجیتال این کار سادهتر است؛ چون اپلیکیشنها طوری طراحی میشوند که کاربران مختلف را شناسایی کنند و هدف قرار دهند. همچنین آگاهی و سازگار شدن افراد در محیط آنلاین سریعتر اتفاق میافتد.
چه فلسفهای پشت تلنگر زدن است؟
ارزش افزودۀ واقعی تلنگر این است که با حداقل ظرفیت شناختی ممکن به افراد کمک کنیم درست تصمیم بگیرند.
بهترین تلنگرها آنهایی هستند که بدون فکر کردن تأثیرگذار باشند. عمل پردازش در مغز ما به دو روش صورت میگیرد: ناخودآگاه یا آگاهانه. افکار آگاهانه به ظرفیت شناختی زیادی نیاز دارند و محدود هستند. اگر من بخواهم از تلنگر برای این افکار استفاده کنم، برایم سخت است که بفهمم تاکنون چقدر فکر کردهاید و چقدر دیگر میتوانید فکر کنید. در عوض، ما باید روی سیستم ناخودآگاه تمرکز کنیم. بنابراین، اشخاص نیاز ندارند برای انجام آن چه ما از آنها میخواهیم، به صورت جدی فکر کنند. از نظر من، ارزش افزودۀ واقعی تلنگر این است که با حداقل ظرفیت شناختی ممکن به افراد کمک کنیم درست تصمیم بگیرند.
بایدها و نبایدهای اصلی تلنگر زدن چیست؟
مأموریت من و تیمی از دانشمندان علوم رفتاری، استفاده از علوم رفتاری و کمک به کسبوکارها با هدف تأثیرگذاری و تغییر رفتار مردم است.
بزرگترین اشتباه این است که فکر کنیم یک تلنگر برای همه مناسب است. استفاده از ترفندهای بازاریابی «ترس از دست دادن فرصت» ممکن است در وبسایت رزرو هتل جواب بدهد؛ اما قطعاً برای اجارۀ کالا مناسب نیست. تلنگر باید با ذهنیت، موقعیت و نیاز اشخاص متناسب باشد. این فرایند ما را به بزرگترین «باید» هدایت میکند: آزمایش کردن. همیشه باید تلنگر را آزمایش و نتایج پیشبینیناپذیر آن را کشف کرد. در هر صورت، ما دربارۀ رفتار انسان صحبت میکنیم که عموماً غیرمنطقی است. رفتار از یک جهت پیشبینیپذیر است؛ اما همۀ ما به شکل متفاوتی با مسائل برخورد میکنیم.
من چند نبایدِ اخلاقی هم دارم: به شرکتها برای توسعۀ تلنگرهای تبلیغاتی که رفتار ناسالم را تشویق میکنند، کمک نمیکنم. برای مثال، تمایل ندارم با صنعت دخانیات یا تبلیغ محصولاتی مانند شکلات برای کودکان مشارکت داشته باشم.
چطور به استارتآپهای تینکفوروارد کمک میکنید؟
هدف، شناسایی رفتار مخاطبان است. پس استارتآپها میفهمند که میخواهند چه چیزی را تغییر دهند یا چه تأثیری روی کاربران بگذارند.
شاید عجیب به نظر برسد؛ اما من به آنها کمک میکنم تأمل کنند و انجام کار را به تأخیر بیندازند. استارتآپها همیشه عجولاند و سخت کار میکنند. آنها دربارۀ محصولات یا خدمات خود هیجانزده هستند و میخواهند هر چه زودتر آنها را به بازار عرضه کنند. بنابراین، من اینجا هستم تا آنها خوب فکر کنند و ببینند واقعاً برای چه کسی این کار را انجام میدهند و به دنبال چه چیزی هستند؟
هدف، شناسایی رفتار مخاطبان است. پس استارتآپها میفهمند که میخواهند چه چیزی را تغییر دهند یا چه تأثیری روی کاربران بگذارند. زمانی که این موضوع مشخص شد، من آنها را به شکل عمیقتر با موانع یا محرکها آشنا میکنم. من میخواهم آنها بفهمند که این موانع و محرکها ممکن است برای افراد مختلف متفاوت باشد. کدام تلنگرها برای مخاطبان مناسب است و چطور آنها را توسعه دهیم و آزمایش کنیم؟ بعد از آن، استارتآپها میتوانند دوباره سرعتشان را بالا ببرند؛ اما این بار، چون به این دانش دست یافتهاند، نه تنها با سرعت کار میکنند بلکه تمام ظرفیت خود را به کار میبندند.
هشتگهای مرتبط
مطالب پیشنهادی
-
آیا مسابقهها و چالشها از مردم پساندازکننده میسازد؟
نگاهی به یافتههای پژوهش مشترک سیورلایف و شبکۀ سلامت مالی
-
سواد مالی خانمها؛ تصمیمهای خرید را خودمان میگیریم یا عادتهایمان؟
سخنان دکتر کمیل رودی در برنامۀ تلویزیونی «عصر شیرین»؛ شبکۀ افق؛ فصل اول؛ قسمت ششم
-
رفتارهای مالی از منظر اقتصاد رفتاری
گفتگو با امیرمحمد تهمتن پژوهشگر اقتصاد رفتاری در برنامه چهلستون؛ رادیو گفتگو
نظر خود را بنویسید