کودکان خورشید

فیلم «خورشید» از منظر سواد مالی

فیلم «خورشید» به کارگردانی مجید مجیدی بخش‌هایی از زندگی کودکان کار را به تصویر می‌کشد؛ کودکانی که هر روز در مسیرمان می‌بینیم، اما به ندرت درک درستی از زندگی آن‌ها داریم.

کارکردن به ویژه در دورۀ کودکی آثار مثبت بسیاری دارد. درک ارزش پول و آشنایی با فرایند کسب درآمد بخشی از نتایج آن است. همۀ ما تجربه‌های خوبی از کارهای دورۀ کودکی‌مان داریم؛ کارهایی در حد و اندازۀ خودمان و درآمدی که حاصل دسترنجمان بود. اما وقتی شغل مناسب کودک و متناسب با توانایی‌های وی نباشد، یا کودک از درآمد حاصل از آن بهره‌ای نبرد، با واقعیت تلخی به نام «کودکان کار» مواجه می‌شویم.

کودکان کار نیز مانند ما و فرزندانمان رؤیاها در سر دارند و برای آیندۀ خود مشاغلی در نظر گرفته‌اند. در یکی از سکانس‌های فیلم خورشید، از یافتن گنج صحبت می‌شود و هریک از آن کودکان برنامه‌ای برای آیندۀ خو دارند. یکی می‌خواهد «گیم‌نت» راه بیندازد، آن یکی قصد دارد «فلافلی‌پز» شود و دیگری «کارواش‌دار». اما کدام‌یک از ما مانند نقش علی در این فیلم مجبور شدیم برای تحقق این رؤیا، در سنین کودکی، وارد آب‌انبار شویم و زمین را حفر کنیم و حفر کنیم و در آخر بفهمیم بازیچۀ خلافکاری از باند موادمخدر شده‌ایم؟

از سوی دیگر، چه بسیارند کودکانی که چوب اعتیاد پدرانشان را می‌خورند و برای رفع مشکلاتشان هیچ حامی‌ای ندارند. این مورد را در کنار استعداد وافر بعضی از آن‌ها در کسب علم و مهارت بگذارید تا هزینۀ سنگین رشدنیافتگی خانواده‌ها را درک کنید. «ابوالفضل» کودک افغان در این فیلم که درس ریاضی را به خوبی یاد می‌گرفت، پاسخی جالب به پرسش معلم داد. معلم پرسید: «چطور کسر و تقسیم را به این خوبی یاد گرفتی؟» او پاسخ داد: «شبیه کارِ کاشی‌کاری بود که باید کاشی‌ها را به قطعه‌های کوچکتر تقسیم می‌کردیم. ابوالفضل‌ها و خورشیدی‌ها اگر خودشان نتوانند راهی برای ساختن آینده بیابند، جامعه چه راهکاری برای رشد و بهره‌مندی از استعدادهای آن‌ها دارد؟

اعتیاد والدین و بزهکاری آن‌ها، معضلی اجتماعی است که اگر دقیق‌تر بنگریم، تبعات اقتصادی فراوانی دارد. چه‌بسا با رشد اقتصادی خانواده‌ها و ارتقای سواد مالی‌شان از بروز این معضلات اجتماعی جلوگیری شود. کودکان کار، قربانیان چرخۀ معیوب فقرند  و اگر مدرسۀ خورشیدی نباشد که آن‌ها را پناه دهد و با استعدادهایشان آشنا سازد، خطایی کوچک تبدیل به عاقبتی جبران‌ناپذیر می‌شود.

هشتگ‌های مرتبط


نظر خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی