عملیات نجات از بهمن
راهکارهایی ساده برای رهایی از بدهیها
بدهی برای بسیاری از آدمها بیشباهت به برف زمستانی نیست؛ برفی که تمام شب باریده و صبح از دیدن آن همه برف غافلگیر میشوند. پول دریافتی از وام و قرض خیلی زود و ساده خرج میشود، اما بازپرداخت آن بسیار سخت است. درآمد ما محدود است و مخارج فراوان ماهانه، برای همین پول محدود دندان تیز کردهاند و کنار گذاشتن سهم ماهانه بدهی از درآمد، درست مثل بیرون کشیدن این پول از دهان شیر است. اما از آنجاییکه هیچ کاری نشد ندارد رهایی از بدهی هم فقط به برنامهریزی و ارادهای پولادین برای عمل به آن نیاز دارد.
قبل از برنامهریزی برای بازپرداخت بدهیها، باید فهرستی از تمام آنها تدوین کرد. ممکن است با نوشتن هر بدهی قلبتان به درد آید، اما برای اینکه بتوانید از پسشان برآیید بهتر است یک بار برای همیشه با آنها روبهرو شوید. برای هر بدهی اطلاعاتی مانند مقدار، نرخ بهره، حداقل پرداخت و تاریخ سررسید را مشخص کنید. حتی اگر تمام این اطلاعات را هم ندارید مطمئن شوید که مقدار و نرخ بهره تمام وامها را میدانید. انجام این مرحله درست به منزله شناسایی و جمعآوری اطلاعات قبل از عملیات است. بعد از آن بدهیهایتان را اولویتبندی و پرداختشان را شروع کنید.
نحوه اولویتبندی بدهیها
1. اولویتبندی بر اساس نرخ بهره:
نرخ بهره از آن عوامل موذی است که اگر مواظبش نباشید دردسرساز خواهد شد. اگر هدف شما این است که تا میتوانید در پرداخت بدهی مبلغ بیشتری صرفهجویی کنید این روش برای شما مناسب است. بدهیهایتان را از بالاترین به پایینترین نرخ بهره مرتب کنید. همچنان که به پرداخت حداقل مقدار در سایر بدهیها ادامه میدهید، حداکثر مبلغ پرداخت را برای بدهی دارای بیشترین نرخ بهره کنار بگذارید. از نظر ریاضی در این روش شما بهره کمتری پرداخت میکنید و در نتیجه پول بیشتری برایتان باقی میماند. در سواد مالی این روش به «بهمن بدهی» معروف است.
انجام این روش کمی سخت است. بدهی بیشتر از آنکه بار مالی داشته باشد، یک مسئله عاطفی است. ماهها پرداخت یک بدهی بدون آنکه هیچ تغییری در فهرست بلند بالای بدهیهایمان ایجاد شود، ممکن است ما را از ادامه مسیر دلسرد کند. حالا اگر بدهی با بالاترین نرخ بهره همان بدهی با بیشترین مقدار باشد که دیگر ممکن است احساس کنیم از کوهی بالا میرویم که هیچوقت قرار نیست، رنگ قله آن را ببینیم. اگر فکر میکنید شما هم ممکن است از ادامه مسیر جا بزنید بهتر است روش اولویتبندی بر اساس مقدار را انتخاب کنید.
2. اولویتبندی بر اساس مقدار بدهی:
- بازپرداخت زودتر بدهیهای با کمترین مقدار: در این روش بدهیهای خود را از کمترین به بیشترین مقدار مرتب کنید. سپس همچنان که به پرداخت حداقل مقدار در سایر بدهیها ادامه میدهید، بیشترین مقدار پرداخت را به بدهی دارای کمترین مقدار اختصاص دهید. هدف از این روش پرداخت بهره کمتر نیست؛ اما از آنجاییکه هر چند وقت یکبار، یکی از بدهیهایتان را تصفیه میکنید، انگیزه بیشتری برای ادامه مسیر خواهید داشت. این روش را با نام «گلوله برفی» میشناسند. بعد از اینکه شما اولین وام را به طورکامل بازپرداخت کردید، پول مورد استفاده برای آن را به حداقل پرداخت وام بعدی اضافه میکنید و این درست مانند غلتاندن یک گلوله برف روی زمین است.
- بازپرداخت زودتر بدهیهای با بیشترین مقدار: با اینکه این کار، روشی مرسوم در سواد مالی نیست اما اگر بدهی دارید که مقدارش زیاد است و روی اعصابتان راه میرود، میتوانید پیش از همه روی بازپرداخت آن تمرکز کنید. این روش دو مشکل اساسی دارد: اگر بدهی با بیشترین مقدار، نرخ بهره پایینی داشته باشد، استفاده از این روش هزینههای بهره را افزایش میدهد و دوم، مانند روش بهمن بدهی، حفظ انگیزه در این روش کمی سخت است.
چگونه روش مناسب خودتان را انتخاب کنید؟
هیچکدام از دو روش بالا کاملاً درست یا کاملاً غلط نیستند. همانند بسیاری از مسائل دیگر در سواد مالی انتخاب روش مناسب فقط به خود شما بستگی دارد. همچنین لزومی ندارد که حتماً از یک روش خاص استفاده شود. شما میتوانید روش گلوله برفی را انتخاب کنید و اگر متوجه شدید این روش انگیزهبخش نیست، همان گلوله برف را به بهمن تبدیل کنید. نیازی نیست که برنامه شما غیرقابل تغییر باشد. نکته مهم این است که شما در مسیر پرداخت بدهی قرار بگیرید و مداوم پیشرفت کنید و در نهایت آرامش ذهنی همان چیزی باشد که نصیبتان میشود.
نظرات
روشهای پیشنهادی عالی هستند از طرفی جدای از آموزه های سواد مالی که بهترین راهکار برای افزایش رفاه و کاهش فقر در جامعه است ،اینکه اقشار ضعیف جامعه بتوانند مبلغی ناچیز را برای روز مبادا پس انداز کنند به قول معروف کلی هنر کردند . ولی در عمل آیا در شرایط تورمی شدید کشور و اقشار ضعیف جامعه راهی جز وام گرفتن دارن ؟ تصفیه وامها و بدهی های قبلی پیش کش .البته آن هم اگر بانکها به دلیل نداشتن گردش حساب کافی به آنها وامی بدهند. کاش میشد کاری کرد. البته خود من نیز افزایش دانش و مهارتهای مالی هم وطن نان را راه حل منطقی و صحیح میدانم