هدف از آموزش سواد مالی ایجاد احساس خوشبختی و رضایت است
سیندرز مکلئود، نویسنده و تصویرگر کتابهای سواد مالی، در مصاحبۀ اختصاصی با آکادمی هوش مالی
سیندرز مکلئود، نویسنده و تصویرگر مجموعۀ چهارجلدی داستانهای سواد مالی است؛ مجموعه کتابهایی که به تأیید علمی آکادمی هوش مالی رسیده و به همت انتشارات مهرسا ترجمه و منتشر شده است. اولین کتاب او از مجموعۀ بانیمانی در سال 2017 با هدف آموزش سواد مالی به کودکان منتشر شد. او چهار کتاب مصور برای کودکان پنج تا هفت سال با نامهای «به دستش بیار!»، «خرجش کن!»، «پساندازش کن!» و «قسمتش کن!» خلق کرده که مفاهیم مهمی از جمله راههای کسب درآمد، اهمیت کسب مهارت، پولتوجیبی، کمیابی پول و ضرورت انتخاب، بودجهبندی، برنامهریزی مالی و بخشش و کمک به دیگران را به زبانی ساده آموزش میدهند. آن چه در ادامه میآید، مصاحبۀ اختصاصی آکادمی هوش مالی با این نویسندۀ داستانهای سواد مالی است.
ایدۀ نوشتن و تصویرگری کتابهایی با موضوع سواد مالی چطور به ذهنتان رسید؟
از همان دوران کودکی خودم باید به تنهایی بیشتر مسائل را درک میکردم. پول هم به عنوان موضوعی که جای زیادی در ذهن من اشغال کرده بود، به یکی از همین مسائل تبدیل شد. یادم میآید برای کلاس موسیقی به مدرسهای خارج از محلهمان رفتم. همۀ دوستان و همکلاسیهایم از خانوادههای ثروتمند بودند و این باور که ثروتمندان حتماً انسانهای بهتری هستند، در من شکل گرفت و نهادینه شد.
بعد از بحران مالی سالهای 2008 و 2009، مقالههای بسیاری دربارهٔ لزوم و اهمیت آموزش سواد مالی به کودکان نوشته شد که توجه مرا جلب کرد. با خواندن این مقالهها بار دیگر افکار و باورهای اشتباهم را دربارۀ پول و ثروتمندان در دوران کودکی به خاطر آوردم. کمی تحقیق کردم؛ اما کتابی در زمینۀ آموزش سواد مالی به خردسالان، با نوع نگاهی که داشتم، در بازار ندیدم. به بزرگترین کتابفروشی تورنتو رفتم و هیچ کتابی در قفسهها نبود. فقط یک کتاب با موضوع دکۀ لیمونادفروشی که ترانههای جالبی هم داشت، توجهم را جلب کرد؛ اما در آخرین صفحۀ کتاب تصویری از دلار آمریکا دیده میشد. کتاب سواد مالی برای کودکان در کانادا اما با تصویر ارز ملی آمریکا! ایدۀ خلق ارز فرامرزی همین جا به ذهنم رسید. کارم را در روزنامه رها کردم و برای نوشتن کتابهایی که مدیریت پول را به کودکان آموزش میداد دست به کار شدم؛ کتابهایی که آرزو میکنم خودم در کودکی میخواندم.
تلاش کردم در مجموعه «قصههای بانیمانی» بر موضوع پول متمرکز شوم و اصول اولیۀ سواد مالی را به شکلی جذاب و سرگرمکننده به کودکان آموزش دهم. به همین دلیل سکه، اسکناس و ارز رایج کشورها را کنار گذاشتم و از هویج به عنوان ارز بینالمللی و البته فرامرزی استفاده کردم. به نظرم لازم نیست کودکان پول را به همان شکلی که ما میشناسیم بشناسند. هدف من این بود که چشمانداز و تصویری کلی از پول در ذهن کودکان بسازم. از سوی دیگر، ما نمیدانیم قرار است چه تغییراتی در نظامهای پولی آینده رخ دهد. مهم نیست با چه پولی سر و کار داریم. مهم این است که بدانیم و یاد بگیریم چطور با آن کار کنیم.
آموزش اصول اولیۀ سواد مالی باید از کودکی شروع شود. فرزندان ما در دنیایی سختتر و پیچیدهتر از دنیای ما زندگی خواهند کرد؛ دنیایی که در آن قیمتها از کنترل خارج شده، دنیایی که در آن برای یافتن شغل مناسب کمتر امیدواریم، دنیای دیجیتال که در آن امور مالی و حسابداری پیچیدهتر است و این خبر چندان خوبی نیست. البته خبر خوب این است که من این درسها را در کتابهایم با تصاویری طنزآمیز، رنگارنگ و جذاب به کودکان آموزش دادهام. واقعیت این است که ما نمیخواهیم آنها را بترسانیم. قرار است بذر آگاهی را بکاریم که بعدها میوه میدهد. هدف از آموزش سواد مالی کسب ثروت نیست؛ بلکه ایجاد احساس خوشبختی و رضایت است.
در این چهار جلد کتاب، کدام مفاهیم سواد مالی آموزش داده میشود؟
والدین نقش بسزایی در آگاهی مالی کودکان ایفا میکنند. نکتۀ مهم این است که این نقشآفرینی به شکلی باشد که کودکان از امور مالی نترسند.
کتاب «به دستش بیار!» در سال 2017 منتشر شد. شخصیت اصلی داستان خرگوشی به نام بانی است که میخواهد ثروتمند و مشهور شود؛ اما یاد میگیرد این اتفاق یکشبه رخ نمیدهد و باید تلاش کند. استقلال، به تعویق انداختن لذت و پاداش از مهمترین درسهای این کتاب است. «خرجش کن!» در مارس 2019 منتشر شد. سانی، شخصیت اصلی داستان، دوست دارد هر چیزی را که میبیند، بخرد؛ اما انتخاب، آگاهی و صبر را یاد میگیرد. «پساندازش کن!» در سپتامبر 2019 به بازار آمد و برنامهریزی و صبر از مهمترین آموزههای آن است. هانی میخواهد خانۀ خودش را بخرد و یاد میگیرد چطور با بودجهبندی رؤیایش را محقق کند، بدون آنکه لذتهای کوچک و ساده را از دست بدهد. کتاب چهارم، «قسمتشکن!»، یک سال بعد و در سپتامبر 2020 منتشر شد. چامی به فکر نجات دنیاست و یاد میگیرد چطور با برنامهریزی، اهداف بزرگ را به اهداف کوچکتر تبدیل کرده و به دیگران کمک کند. عشق و قدرشناسی از مهمترین درسهای این کتاب است.
چرا خرگوش را شخصیت اصلی کتابهایتان انتخاب کردید؟
با دخترهایم برای خرید کریسمس به مغازۀ صنایع دستی رفته بودیم. عروسکهای خرگوش بامزه و اخمو و در عین حال متفکری در مغازه بود که برایشان خریدم. البته برای طراحی خرگوشهای داستان از این عروسکها الگوبرداری نکردم؛ اما به نظرم رسید شخصیت خرگوش هیجانانگیز، صمیمی و پرجنبوجوش است و به هیچ وجه ترسناک نیست. مهمتر از همه اینکه میشود این خرگوشها پول خودشان را داشته باشند؛ هویج؛ پولی فرامرزی.
به نظر خودتان با خلق این کتابها چقدر به کودکان کمک کردهاید؟ تاکنون چه بازخورهایی از کودکان و والدین دریافت کردهاید؟
آموزش اصول اولیۀ سواد مالی باید از کودکی شروع شود. فرزندان ما در دنیایی سختتر و پیچیدهتر از دنیای ما زندگی خواهند کرد؛ دنیایی که در آن قیمتها از کنترل خارج شده، دنیایی که در آن برای یافتن شغل مناسب کمتر امیدواریم، دنیای دیجیتال که در آن امور مالی و حسابداری پیچیدهتر است و این خبر چندان خوبی نیست.
بازخورهایی که تاکنون دریافت کردهام، فوقالعادهاند، به خصوص اظهارنظرهای والدین. پدرها و مادرها از استرالیا تا چین، از سنگاپور تا هند، از کانادا تا آمریکا، بهتر است بگویم از نقاط مختلف دنیا، در شبکههای اجتماعی با من تماس گرفتهاند و ابراز خوشحالی و قدردانی کردهاند.
از نظر پدر و مادرها، سادگی و فهم آسان داستانها، تصاویر و نقاشیهای هیجانانگیز، خرگوشهای پرانرژی، جدولها و نمودارهایی که یادگیری را برای کودکان ساده کرده، از مهمترین نقاط قوت این مجموعه کتابهاست. در پیامهایی که تاکنون دریافت کردهام، مادری از چین گفته است که در کشورشان کتابهای زیادی در زمینۀ آموزش سواد مالی برای کودکان نوشته شده، اما همه خستهکنندهاند. مادر دیگری از آمریکا برایم نوشته که پسرش هر شنبه با پولتوجیبیاش خرید میکند؛ اما بعد از خواندن کتاب «خرجش کن!» مفهوم انتخابهای درست را به خوبی درک کرده و میگوید دیگر میخواهد پولتوجیبیاش را برای خرید مهمی در آینده پسانداز کند. در پیام دیگری، پدری از کانادا گفته که دخترش هر شب کتاب «به دستش بیار!» را با خود به تختخواب میبرد و عاشق شخصیت بانی است.
داستانها و تصاویر کاملاً با دنیای کودکان سازگار است و این مزیت محسوب میشود. کودکان با خواندن این کتابها هیجانزده میشوند. اگر شخصیتهای داستانها اشتباه کنند یا با مشکلی مواجه شوند، دربارۀ آن فکر میکنند، به راهحل میرسند و بعد احساس رضایت میکنند. این روش بسیار خوبی است و در کودکان نتیجه میدهد.
در جایگاه نویسندهای که آموزشها و مهارتهای مالی را برای کودکان سادهتر کرده، نظرتان دربارۀ نقش والدین در آگاهیبخشی به کودکان چیست؟
والدین نقش بسزایی در آگاهی مالی کودکان ایفا میکنند. نکتۀ مهم این است که این نقشآفرینی به شکلی باشد که کودکان از امور مالی نترسند. بزرگترها باید سعی کنند امور مالی به مسألهای پیچیدهتر از آن چه در حال حاضر است، تبدیل نشود. قطعاً شنیدن جملۀ «حتماً باید اقتصاد بخوانی تا به درک درستی از نظام پولی و مالی برسی» برای کودکان ترسناک است. البته سطوح مختلفی از یادگیری وجود دارد؛ اما میشود مفاهیم اصلی را به زبان ساده به کودکان آموزش دهیم. هدف من این بود مفاهیمی را که خودم با ادبیات سخت و دشوار یاد گرفته بودم، به زبانی ساده با کودکان به اشتراک بگذارم. برای من همیشه مهم بود که در نقش بزرگسال، زندگی را برای بچهها سادهتر و خوشایندتر کنم، نه سختتر.
این مجموعه به همت انتشارات مهرسا و با هدف آشنایی کودکان سه تا پنج سال با موضوعات پولی و مالی منتشر شده است.
هشتگهای مرتبط
مطالب پیشنهادی
-
چرا باید کودکان را با سرمایهگذاری و ریسک آشنا کرد؟
شیلا بئر، نویسندۀ کتابهای سواد مالی در مصاحبۀ اختصاصی با آکادمی هوش مالی
-
داستانگویی کلید آموزش به کودکان
وقتی آموزشها با قصهگویی همراه باشد، بچهها بیشتر از آن استقبال میکنند.
-
آموزش سواد مالی به کودکان پایه چهارم تا ششم
مجموعه 40جلدی داستانهای سواد مالی برای کودکان 10 تا 12 ساله
نظر خود را بنویسید