سواد مالی در زندگی حقیر
داستان یک توافق برای سی روز زندگی در محلهای فقیرنشین به دور از ثروت و شهرت شخصی
داستان فیلم
«گادر بولت» سرمایهداری ساکن ایالت کالیفرنیاست که برخلاف مردمِ درگیر در مشکلات اقتصادی، روزگار خوشی سپری میکند. قدرت و ثروت هنگفت، او را برآن داشته تا مجتمع تجاری بزرگی احداث کند. این مجتمع در زمینی ساخته خواهد شد که اکنون پناهگاه تعداد بسیاری افراد بیخانمان و فقیر است.
«گادر» سرمست از شروع پروژه، با ادعای یکی از رقبای خود به نام «ونس کراسول» مواجه میشود که نصف زمینها مال اوست. «ونس» او را به چالشی عجیب دعوت میکند؛ اگر «گادر» بتواند سی روز در همان محله فقیرنشین به دور از همه ثروت و شهرت خود زندگی کند و دوام بیاورد، زمینهایش را به «گادر» واگذار میکند در غیر این صورت «گادر» باید سهم خود را به او واگذار کند.
با موافقت هر دو طرف، «گادر» روانه آن محله میشود. این فرصتی بزرگ برای یادگیری و تجربه آموزههایی است که هیچوقت در زندگی پر زرق و برق مجال آن را نداشته است. از همان ابتدا با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکند و حتی تا پای مرگ هم پیش میرود، ولی طبق قرار سی روز کامل در آنجا زندگی میکند. اما اوضاع آنگونه که فکر میکرد پیش نمیرود؛ او در برگشت به خانه متوجه همدستی وکلایش با «ونس» و تصاحب همه املاکش میشود.
«گادر» در این بازی میبازد اما بازی برگشت هم در پیش است. او به همراه بیخانمانها از «ونس» اقرار میگیرد و دارایی خود را نجات میدهد و ساخت و ساز در همان محله را از نو شروع میکند البته با دیدگاه و هدفهای متفاوت.
عینک سواد مالی
- توجه به امور حقوقی
خطای بزرگ «گادر» این بود که پیش از شروع چالش، به تیم خود وکالت کامل داد. واگذاری امور مالی نیازمند دقت و صراحت است. اگر لازم است کاری را وکیل انجام دهد، متن وکالتنامه مختص همان کار، با تعیین حدود و شرایط تنظیم شود تا از عواقب جبرانناپذیر آن جلوگیری شود.
- توانمندی زنان در امور مالی
«گادر» در محله فقیرنشین با زنی ژندهپوش آشنا میشود؛ «مالی» پیش از این شاغل بوده و به دلیل ازدواج، شغلش را کنار میگذارد. زندگی مرفه او با فوت همسرش و انتقال همه بدهیها به او وارونه میشود و عدم توانایی بازپرداخت بدهی، زن را به کارتنخوابی میکشاند. یکی از آموزههای سواد مالی، توانمندسازی زنان در امور مالی است تا در صورت اجبار به زندگی به صورت فردی، قادر باشند امور مالی خود را مدیریت کنند؛ درآمد مناسب، داشتن بیمه و برخورداری از دانش و مهارت برای یافتن شغل از جمله آنهاست.
- برخورداری از مهارت ایجاد درآمد
پولداری با پولسازی فرق میکند. چرا که افراد پولساز حتی در شرایط سخت هم میتوانند گلیم خود را از آب بیرون بکشند. اما افرادی که تنها پولدار هستند و توان پولسازی ندارند، با از دست دادنِ ثروتشان دیگر قادر نیستند به نقطه قبل برگردند.
- برخورداری از برنامهریزی مالی
اصطلاح «حرکت روی لبه بلاتکلیفی» توجه مخاطب را جلب میکند. افرادی که برنامهای برای زندگی مالی خود ندارند؛ برای آینده کاملاً بلاتکلیف هستند و منتظرند ببینند چه اتفاقی میافتد. اگر این افراد به موقعیت خود، آگاهی بیشتری پیدا کنند و آموزشهای لازم را دریافت کنند، از این موقعیت میتوانند خود را نجات دهند.
- انعطافپذیری راهحل مناسب مدیریت بحران
«گادر» که در شب اول ورود به آن محله از خوابیدن در اتاق مشترک با چند نفر امتناع میکند با شدت گرفتن نابهسامانی، کمکم از معیارهای بالای خود کوتاه میآید و با شرایط، خود را سازگار میکند. اینچنین، تحمل و مدیریت آن موقعیت برایش راحتتر میشود.
- لزوم برخورداری از مهارت خاص هر شغل
«گادر» در ابتدا میخواست مانند بقیه افراد آن محله با شستن شیشه خودرو کسب درآمد کند ولی روش آن را بلد نبود و ابزار مناسب آن را نداشت؛ در نتیجه در اولین تجربه موفق نشد. برای هر شغلی هرچند به ظاهر ساده هم باید چگونگی انجام آن را خوب یاد گرفت تا بتوان در آن به موفقیت رسید.
هشتگهای مرتبط
نظر خود را بنویسید
مطالب پیشنهادی
-
سواد مالی همشهری کین
سرمایهداری بزرگ که در هنگام مرگ تنها یک کلمه گفت: «گل رز»
-
سواد مالی با لاک قرمز
پدر فوت میکند و دردسرهای مادر و دخترها شروع میشود.
-
نظرات
یکی از آموزههای سواد مالی، توانمندسازی زنان در امور مالی است تا در صورت اجبار به زندگی به صورت فردی، قادر باشند امور مالی خود را مدیریت کنند؛ درآمد مناسب، داشتن بیمه و برخورداری از دانش و مهارت برای یافتن شغل از جمله آنهاست. اين از جملات همين سايت است؛ مطلب درستي است. ولي بايد دقت کرد بزرگ کردن آن و در بوق و کرنا کردن آن به صلاح بنيان خانواده نيست. انتقاد اين است که مطرح کردن و بزرگ کردن استقلال مالي زنان و مطرح کردن احتمالاتي چون اجبار به زندگي فردي ممکن است اين گزينه را در ذهن زنان فعال نگه دارد؛ حداقل در حد آتش زير خاکستر. و اين خود را در زمان بروز اختلافات خانوادگي نشان خواهد داد و درصد تمايل و حتي اقدام عملي به طلاق را افزايش خواهد داد. اين درست مثل اين مي ماند که مرد ايراني برود به زنش بگويد که در اسلام جواز چند همسري داريم؛ مطلب درست است ولي باعث دعوا مي شود.