ارزش‌ها و باورهای کودکان دربارۀ پول در خانه شکل می‌گیرد. بنابراین نگرش بزرگسالان به پول به کودکان منتقل می‌شود و تمام ابعاد زندگی آن‌ها را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد.

به عقیدۀ مرلین سدلر، پدر و مادرها نقش درخور توجهی در آموزش مهارت‌های مالی به کودکان دارند. در زندگی باید میان آینده‌نگری و پس‌انداز از یک‌سو و بخشندگی از سوی دیگر تعادل وجود داشته باشد. افراط در هر دو به زیان کودکان و نقش پدر و مادرها در ایجاد این تعادل بسیار مهم است.  او می‎‌گوید: «در بعضی از خانواده‌ها پدر و مادرها فقط به پس‌انداز فکر می‌کنند و بخشنده نیستند. آن‌ها نیازهای اساسی خود و خانواده‌ را نادیده می‌گیرند تا پول بیشتری کنار بگذارند. برای مثال در روزهای سخت زمستان از سیستم گرمایشی استفاده نمی‌کنند تا هزینه‌های خانواده کمتر شود. فرزندان در چنین خانواده‌هایی با احساس ترس نسبت به پول بزرگ می‌شوند و این باور در آن‌ها شکل می‌گیرد که هیچ‌گاه ثروتمند نخواهند شد؛ مگر اینکه همیشه در حال پس‌انداز و صرفه‎‌جویی باشند. نگرش بزرگسالان به پول به کودکان منتقل می‌شود و تمام ابعاد زندگی آن‌ها را تحت‌ تاثیر قرار می‌دهد.»

او ادامه می‌دهد: «بانی خرگوشه»، شخصیت اصلی این کتاب، با پو‌ل‌توجیبی که از والدینش دریافت کرده، برای تمام دوستان خود هدیه می‌خرد و دل آن‌ها را شاد می‌کند. اما این داستان علاوه بر بخشش و سخاوتمندی، کودکان را با خرج و پس‌انداز هم آشنا می‌کند. آن‌ها به این درک می‌رسند که باید به افراد نیازمند کمک کنند. اما افراط در هر کاری ممکن است به زیان ما باشد؛ بنابراین «بانی خرگوشه» بخشی از پول خود را برای روز مبادا کنار می‌گذارد.

از نگاه این نویسنده داستان‌های سواد مالی، مهم است که با کودکان دربارۀ پول صحبت کنیم و مهارت‌های مالی را به آن‌ها آموزش دهیم. علاوه بر پول‌توجیبی، عموماً کودکان در روز تولد یا دیگر مناسبت‌ها، مبلغی را به‌ عنوان هدیه از والدین دریافت می‌کنند. بعضی از پدر و مادرها حساب بانکی شخصی برای فرزندان‌شان باز می‌کنند. درگیر کردن کودکان با امور مالی از اهمیت بالایی برخوردار است. همین مبالغ هر چند اندک، تفکرات و باورهای آن‌ها را دربارۀ پول و نحوۀ برخورد با آن شکل می‌دهد و کودکان را برای مدیریت دخل و خرج، بودجه‌بندی، درک ارزش پول و البته ورود به دنیای بزرگ‌ترها آماده می‌کند. مرلین سدلر کتاب دیگری به نام «مسابقۀ بزرگ» دارد که کودکان را با بازار سهام، سرمایه‌گذاری، رشد شرکت‌ها و چرخۀ اقتصادی آشنا می‌کند. «آمپ» شخصیت ماقبل تاریخی این داستان با پسران جوان بیسبال بازی می‌کند. او چوب بیسبال پرقدرتی دارد و همۀ همبازی‌هایش دوست دارند چوبی مانند آن داشته باشند. «آمپ» شرکتی تأسیس و شروع به تولید چوب بیسبال می‌کند. شرکت او بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود و در نهایت «آمپ» بخشی از سهام شرکت را به فروش می‌رساند.

این مطلب را در وب‌سایت روزنامۀ دنیای اقتصاد بخوانید.