اهمیت سواد مالی در دو جریب زمین
کشاورز بدهکاری که اگر طی سه ماه بدهیاش را تصفیه نکند، زمین زراعیاش را از دست میدهد.
داستان فیلم
خانوادهای چهار نفره -پدر، مادر، پسربچه و پدربزرگ- در روستایی در هندوستان، با کار روی زمینِ زراعی خود، زندگیشان را میگذرانند. ارباب آنها میخواهد کارخانهای در محل زمینهای زراعی احداث کند و برای این کار به زمین آنها نیز احتیاج دارد؛ چون این خانواده به او بدهکار است آنها را تحت فشار قرار میدهد که یا بدهی خود را پرداخت کنند یا به جای بدهی، زمین زراعیشان را تصاحب خواهد کرد. کار به دادگاه کشیده شده و رای چنین است که آنها سه ماه مهلت دارند بدهی خود را پرداخت کنند یا زمینشان را به جای بدهی به ارباب بدهند.
پدر راهی شهر شده و پسر نیز پنهانی به او میپیوندد تا پول مورد نیاز برای بازپسگیری زمین زراعی را کسب کنند. پدر طی ماجرایی با پیرمردی درشکهچی آشنا میشود و راه و روش این شغل را از او یاد میگیرد تا بتواند در شهر برای خود شغلی دست و پا کند. پسر نیز در این میان با کودکان دیگر دوست شده و واکس زدن میآموزد و کسب درآمد او نیز شروع میشود. تلاشهای فراوان پدر و پسر ادامه مییابد و تا جایی پیش میرود که پای پدر به دلیل کار زیاد آسیب میبیند. مادر نیز که مدتی خبری از آن دو ندارد؛ راهی شهر میشود تا اطلاعی از آنها بیابد. او در شهر تصادف میکند و راهی بیمارستان میشود. پس از بهبودی مادر، مهلت پرداخت بدهی، تمام شده و ارباب، زمین را به جای بدهیاش برداشته است. آنها در بازگشت به روستا کارخانهای را مییابند که بر زمینهای زراعیشان ساخته شده است.
عینک سواد مالی
1. اطلاع از وضعیت مالی
فرد باسواد مالی از دارایی، بدهی و سرمایههای خود اطلاعات کامل دارد. ولی این خانواده برآورد درستی از امور مالی خود ندارند؛ به طوریکه از بدهی به ارباب تصور درستی نداشته و از شنیدن مبلغ آن بسیار متعجب میشوند: مواردی را جزو بدهیهای خود حساب نمیکردند که از نظر ارباب پولی بوده که باید پرداخت میکردند. عدم آگاهی از امور مالی بهویژه بدهی، عواقب سختی را برای فرد به بار میآورد. بهتر بود، پدر خانواده از قبل فهرستی از بدهیها و مبلغ هریک تهیه میکرد و از ارباب امضایی میگرفت، اینچنین ارباب نمیتوانست به راحتی مبلغی بیش از اصل بدهی طلب کند.
2. برخورداری از شبکه حامی
یکی از آموزههای سواد مالی، لزوم برخورداری افراد از شبکهای از آشنایان است. دلسوزانی که در سختی و مشکلات بتوان روی کمک و پشتیبانی آنها حساب کرد. کمک آنها محدود به موضوعهای مالی نمیشود، سهم بزرگی از آن میتواند همدلی و راهنمایی به فرد بحرانزده باشد. در این فیلم، افراد با وجود فقر، با دلگرمی، یاور یکدیگر در مشکلات هستند. پیرمردی که با وجود بیماری، راندن درشکه را به همنوع خود آموزش میدهد؛ پسر بچهای که با وجود سن کم، روح بزرگی دارد و با وجود نیازمندی خود به کسب درآمد از واکس زدن، این حرفه را به دوست جدید خود (کانایا) یاد میدهد و حتی بخشی از بازار خود را در اختیار او قرار میدهد (خود واکسهای مشکی را قبول میکند و واکسهای قهوهای را به کانایا میسپارد) تا او هم بتواند همپای پدرش کسب درآمد کند. در کنار این موارد، زن صاحبخانهای را میبینیم که در ابتدای فیلم به نظر فردی مستبد و سختگیر میآید ولی وقتی کانایا تب دارد یا در زمان بیماری پدرش، از هیچ کمکی دریغ نمیکند و مانند مادری دلسوز از آنها مراقبت میکند.
3. برخورداری از مهارتی ویژه برای کسب درآمد
پدر خانواده در تمام مدت زندگیاش فقط به حرفه کشاورزی مشغول بود. زمان بحران که برای کسب درآمد بیشتر به شهر میرود، هیچ مهارتی ندارد؛ تنها کاری که میتواند انجام دهد کار سخت بدنی است. این کار نه تنها سلامت او را تهدید میکند که درآمد کمی هم دارد. اگر این خانواده غیر از کشاورزی دارای مهارتهای دیگر بودند، شاید مجبور نمیشدند به شهر بروند و در پی آن با مشکلات به این بزرگی روبرو نمیشدند. در روستای خود از روشهای دیگری میتوانستند درآمد کسب کنند.
بهتر است افراد، مهارتی را در خود پرورش دهند که به راحتی برای دیگران قابل تقلید نباشد، مهارتی که در بازار کار، خریداران زیاد و متقاضیهای کمی داشته باشد. معمولاً تخصصهای ویژه در این گروه میگنجند، در مقابل آنها کارهای ساده و بدنی هستند که بسیاری از افراد میتوانند آنها را انجام دهند. مسلم است این مهارتهای خاص، درآمدهای بیشتری نیز برای فرد به همراه دارند. در این فیلم، پدر خانواده که هیچ مهارت ویژهای ندارد مجبور است به کار سختی مانند ارابهرانی تن دهد که درآمد کمی هم به همراه دارد و سلامتیاش را تهدید میکند.
4. تدارک صندوق اضطراری
صندوق اضطراری پولی است که هر فرد باید برای رویدادهای پیشبینی نشده کنار گذاشته باشد. توصیه میشود مبلغ آن به اندازه هزینههای سه تا نه ماه فرد باشد. ولی در فیلم «دو جریب زمین» این خانواده فاقد صندوق اضطراری هستند و در زمانی که میخواهند بدهی خود را با اربابشان تسویه کنند مجبور به فروش وسایل خانه و زیورآلات مادرشان میشوند. با تدارک صندوق اضطراری، میتوانستند از آن برای پرداخت بدهیشان استفاده نمایند.
هشتگهای مرتبط
مطالب پیشنهادی
-
-
برای اجاره خانه، به چه نکاتی دقت کنیم؟
برای اجاره خانه، مؤلفههای مهمی باید در نظر گرفته شود تا در مدت سکونت، آسایش لازم را داشته باشید.
-
سواد مالی با لاک قرمز
پدر فوت میکند و دردسرهای مادر و دخترها شروع میشود.
-
آموزش سواد مالی در شیفت شب
فرهاد که حسابدار یک شرکت معتبر است تصمیم میگیرد ره صدساله را یکشبه طی کند.
نظر خود را بنویسید