بدهی؛ خفت روز و غصه شب

ناپسندی بدهی از نظر اسلام

نوع نگاه افراد نسبت به قرض و بدهی، بر میزان بدهکاری‌شان تأثیرگذار است. به قول قدیمی‌ها، خیلی‌ها صورتشان را با سیلی سرخ نگه ‌می‌دارند اما سمت قرض نمی‌روند؛ چون می‌خواهند شب، سر آسوده روی زمین بگذارند. اما افرادی هم هستند که به سادگی برای هر نیاز و خواسته‌ای قرض می‌گیرند. درخواست پول از دیگران را حق طبیعی و اولیه خود می‌دانند و برای خرید خانه‌ای بزرگتر، کالای لوکس یا سفر تفریحی یا هرچه خوششان آمد و پولش را نداشتند قرض می‌گیرند و قرض را با قرض پس می‌دهند چرا که با خیال «از این ستون به آن ستون فرج است» زندگی می‌کنند.

از نظر اسلام دریافت بدهی در شرایطی که نیازی برای آن وجود نداشته و تنها برای پاسخ به تنوع‌طلبی و کسب رفاه بیشتر است کراهت دارد. هر چه نیاز به دریافت بدهی بیشتر باشد، از کراهت دریافت آن کاسته شده تا جایی که در شرایطی قرض و بدهی واجب نیز می‌شود (تحریرالوسیله، جلد 1، صفحه 738) مانند زمانی که حفظ جان و آبرو تنها در گروی دریافت قرض است یا در شرایطی که فرد حتی برای تأمین نیازهای اولیه زندگی خود در سختی و تنگنا قرار دارد.

چرا بدهی از نظر اسلام ناپسند است؟

با بررسی روایاتی که در این زمینه وجود دارد چندین حکمت برای ناپسندی قرض و بدهی مطرح است:

  • خداوند برای انسان ارزش و شرافت والایی قائل است؛ اما در قرض و بدهکاری نوعی حقارت و خواری وجود دارد و بدهکار تا زمان بازپرداخت کامل، خود را زیر منت صاحب قرض احساس می‌کند.
  • قرض آثار روانی بسیاری دارد که یکی از آن‌ها احساس اسارت است. دریافت بدهی، درست مانند آن است که فرد خودش را با دست‌های خویش به زندانی تنگ و تاریک اندازد. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرموده‌اند: «قرض کمتر گیر تا آزاد باشی» (نهج‌الفصاحه ص 235، ح 432).
  • بدهی، قلب و فکر را به خود مشغول می‌سازد و تا زمان پس دادنش، نوعی غم و اندوه با فرد همراه است. بدهکاران آرامش را از خود می‌گیرند و همواره باید نگران بازپرداخت آن باشند. این مشغول شدن ذهنی و ناآرامی، خود یکی از دلایلی است که انسان را از انجام درست وظایف دینی باز می‌دارد. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرموده‌اند: «زیر بار بدهی نروید؛ زیرا بدهی، خواری روز و اندوه شب است و در دنیا و آخرت بازپرداختی دارد» (کافى، ج 5، ص 95، ح 11).
  • همان‌طور که دروغ، کلید تمام بدی‌ها عنوان شده است، بدهی نیز کلید دروغ و خلف وعده است. وقتی فرد، بدهی را دریافت می‌کند احتمال آنکه نتواند به وعده‌اش عمل کرده و مجبور به دروغگویی شود بیشتر است. امام علی (علیه‌السلام) فرموده‌اند: «بدهی بسیار، راستگو را دروغگو و خوش‌قول را بدقول می‌گرداند» (غررالحکم، ج 4، ص 592، ح 7105).
  • بدهکاری چیزی است که حتی با شهادت در راه خدا جبران نمی‌شود: از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است: «هر گناهى را کشته شدن در راه خدا جبران می‌کند، مگر قرض که هیچ جبران و کفّاره‌اى ندارد، مگر آنکه بدهکار آن ‌را پرداخته یا رفیقش از جانب او پرداخت کند یا صاحب قرض وى را ببخشد» (الکافی، ج 5، ص 94، ح 6). از این رو کسی که می‌داند توانایی پرداخت قرضش را ندارد نباید به دریافت آن اقدام کند مگر آنکه در تنگنا بوده یا فرد قرض‌دهنده از شرایط او اطلاع داشته باشد (تحریرالوسیله، جلد 1، صفحه 738).
  • برخی از روایات به تأثیر قرض بر عمر انسان اشاره کرده و به دلیل عوامل روانی، زیادی آن را باعث کوتاهی عمر بیان کرده‌اند (امالى مفید، ص 60).
  • یکی دیگر از حکمت‌های کراهت بدهی در اسلام آن است که مردم بر قرض گرفتن جرأت پیدا نکرده و عادت به قرض در آن‌ها ایجاد نشود.

چگونه درگیر بدهی نشویم؟

میانه‌روی یکی از اصول اسلامی در همه امور (اجتماعی، سیاسی، اقتصادی) بوده و یکی از مصادق مهم آن میانه‌روی در معیشت (کسب رزق، انفاق و مهم‌تر از همه خرج) است. برنامه‌ریزی و اندازه‌گیری در مخارج، تعقل اقتصادی به معنای توجه به اهم و مهم و دوری از ولخرجی از جمله راهکارهایی هستند که در روایات برای میانه‌روی در معیشت آمده است. همچنان که در سواد مالی نیز بر اهمیت بودجه‌بندی، داشتن پس‌انداز و صندوق اضطراری یا توجه به نیاز و خواسته هنگام خرید تأکید بسیاری شده است و رعایت تمامی این موارد می‌تواند از بدهکار شدن افراد در شرایط گوناگون زندگی جلوگیری کند. خارج شدن از مسیر میانه‌روی با زیاده‌خواهی یا توجه بیش از اندازه به آسایش و رفاه از جمله عواملی است که انسان را به فقر کشانده و پای بدهی را به زندگی آن‌ها باز می‌کند.

هشتگ‌های مرتبط


نظر خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی