خوک یا گاو؛ ثروت اندوزی یا کوشش و باروری؟
نکاتی درباره نماد سواد مالی در غرب و مقایسه آن با نمادهای اسلامی و ایرانی
خوک
خوک در فرهنگ غربی نماد ثروت اندوزی، جمعآوری پول و زندگی آزمندانه است. در بیشتر کتابهای داستانِ کودک در این فرهنگ، برای آموزش سواد مالی، از این حیوان استفاده شده و قلکها به شکل خوک ساخته میشوند.
اما در فرهنگ ایرانی-اسلامی، خوک تصویر مثبتی ندارد. چون از دسته جانوران غیر اهلی به شمار میرود، نه سودمند است و نه محبوب. از آن جهت که نجس است و خوردن گوشت آن حرام، نمیتوان و نباید از آن به عنوان نماد آموزش سواد مالی بهره برد. جلوه این حیوان در گسترۀ ادبیات فارسی، در واژه «گراز» به چشم میآید. گراز که نامش از ریشه اوستایی «وُراز» گرفته شده، همان خوکِ نر است و در ادب فارسی گاه به زورمندی آن اشاره شده و کنایه از ظالم و ستمگر است.
گاو
وقتی پدیده یا موضوعی در سنتهای ادبی مردم، برجسته میشود، بدین معناست که این عامل در فرهنگ اجتماعی، ملی و مذهبی آن جامعه جلوهای خاص دارد. در فرهنگ و اساطیر ایرانی، گاو حضوری برجسته دارد. این حیوان سودمند، در درجه نخست، نماد زندگی و پرورندگی است. واژه گاو در اوستا به صورت «گئو» یا «گئوش» آمده و غیر از مفهوم امروزی، به همه چهارپایان مفید نیز اطلاق میشده است.
واژه گوسفند که امروزه برابر میش است، در گذشته برای گاو به کار میرفته و مراد از آن «گاو مقدس» بوده است. ایرانیان باستان، پدیدهها و عناصر سودمند طبیعت و آن دسته از موجودات را که در زندگی آنها نقشی اساسی داشتهاند، مقدس داشته و ایزدی را نگاهبان آن میدانستند. از سویی دیگر، در دوران کوچنشینی و دامداری و نیز در عصر یکجانشینی و زراعت، گاو در زندگی آنها نقش بسیار مهمی داشته است.
در ایران باستان، گاو از همه چهارپایان مفیدتر تلقی میشده است. گاو نر یا «وزراء» عمل زراعت و شخمزدن و نیز باروری گاو ماده را به عهده داشته و گاو ماده جدا از بارداری و زاد و ولد، با شیردهی، منشأ چندین فرآورده اساسی در تغذیه انسان است. بنابراین گاو به نمادی از تلاش و کوشش تابفرسا و باروری و تولید، تبدیل میشود.
گاو در فرهنگ اسلامی
در آیینهای مختلف ایرانیان، پس از زرتشت نیز منزلت چهارپایان سودمند با اسم گاو محفوظ ماند. با پیدایش اسلام و تاکید این دین مبین، بر رفتار مناسب با حیوانات سودمند و با الگوپذیری از رفتار حضرت رسول (ص)، چهارپایان مفید از جمله گاو و گوسفند، شایستۀ توجه و مراقبت نیکو معرفی شدند. بزرگترین سوره قرآنکریم (بقره) نام گاو بر خود دارد. دلیل نامگذاری این سوره روایت داستان گاو بنیاسرائیل در آن است. جالب اینکه در سورۀ انعام (چهارپایان)، گوشت گاو -به جز برخی قسمتهای آن- بر یهودیان حرام میشود. جای دیگری هم اشاره میرود که گوشت گاو حلال بوده و تنها برای تنبیه یهودیان بر آنان حرام شده است.
بنیاسرائیل در جایی دیگر نیز از آیین آسمانی موسی (ع) منحرف و به «سامری»، میگرایند. «گوساله زرین سامری»، هم نماد فراوانی و نعمت (گاو) و هم بازتابی از مالاندوزی و ثروت (زراندودی)، بت آنان میشود. روشن است که نعمت و ثروتاندوزی ممکن است در جلوه بیرونی یکسان باشند، اما در دیدگاه و کارکرد متفاوتاند. بنیاسرائیل هم شیفتهی روی منفی این سکه شده و نعمتهای خداوند را بر خود، به سادگی فراموش کردند.
جای دیگری که در قرآن، از گاو سخن به میان میآید، سوره یوسف (ع) است. در خواب فرمانروای مصر، «گاو لاغر» و «خوشه خشک»، نماد خشکسالی و تنگدستی و «گاو فربه» و «خوشه سبز»، نمادی از رشد و برکت و ثروت و وفور نعمت است. از این رو گاو در خواب به روزی، نعمت و برکت، گشایش در معیشت، سود و منفعت تعبیر میشود.
گاو در فرهنگ ایرانی
در بخش اساطیری شاهنامه، «فریدون» ششمین شاه ایران با پانصد سال پادشاهی و از نژاد تهمورث بوده است. پدر فریدون به دست ضحاک -پادشاه اهریمنی و ستمگر- کشته شد. مادرش بیمناک از جان فرزند، او را به مرغزاری برد و به دست گاوداری سپرد تا با شیر گاوی به نام «پرمایون» او را پرورش دهد. فریدون شخصیت محبوب و ظلمستیزی است و چگونگی رشد و نمو او از نظر فردوسی اهمیت فراوانی دارد و در این بخش از شاهنامه از این گاو نام میبرد. نکته دیگر در نام گرز فریدون است؛ «گرز گاوپیکر»، «گرز گاوچهر»، «گرز گاوسار»، «گرز گاوسر» یا «گرزه گاومیش» نامهای این گرز است و هنگام ستیز با «ضحاک»، این گرز همراه فریدون بوده است. گاو در اساطیر ایرانی اشکال گوناگونی دارد:
1. گاو فلک یا گاو آسمان
بر اساس باورهای نجومی ایرانیان، «برج ثور» یکی از صور دوازدهگانه منطقه البروج است و نیمگاوی تخیل شده که روی به مشرق و پشت به مغرب دارد. ثور یا گاو فلک، نماینده آن دسته از جانوران است که با آدمی خو گرفتهاند.
2. گاو اوگدات
در روایات مربوط به آفرینش در ایران کهن، پنجمین مرحله آفرینش، خلقت حیوانات بوده است. همانطور که درباره خلقت گیاهان، از «درخت همهتخم» -که همه گیاهان از آن به وجود آمدند- سخن میرود، در مورد حیوانات هم سخن از گاوی به نام «اوگدات» است که تخم تمامی چهارپایان و حتی برخی گیاهان سودمند را با خود داشته است. این گاو تنها مخلوق روی زمین و حیوانی زیبا و نیرومند بوده که گاهی او را به صورت گاوی نر، و گاهی هم به شکل گاو ماده، تصویر کردهاند.
3. گاو و کیومرث
در روایات زردشتی، «کیومرث» به عنوان نخستین انسان، ارتباط نزدیکی با گاو دارد. در اساطیر ایرانی، آفرینش کیومرث همراه با پیدایش گاو است.
4. گاو و مهر
آئین مهر، آئینی بر پایه پرستش میتراست که سابقهاش به پیش از آئین زردشت باز میگردد. «قربانیکردن» یکی از باورهای این آئین است. در تندیسهای دین میترایی، میترا زانو زده و خنجری را در تهیگاه گاوی که پشت سر او قرار دارد، فرو کرده است. در بعضی از این آثار، دُم گاو نر به سه ساقه غله ختم میشود و در یکی از آنها به جای خون از جای زخم، ساقههای غله بیرون زدهاند. اینگونه آثار، حاکی از آنند که گاو نر، دست کم در یکی از جنبههایش، مظهر روح غله محسوب میشده است. ایزد مهر با قربانی کردن گاو، حیات را روی زمین میگستراند و به گیاهان و جانوران، زندگی تازهای میبخشد. آنگاه که مهر، گاو را قربانی میکند، معجزهای عجیب روی میدهد؛ از بدن گاو، همه سبزیها و گیاهان سودمند به وجود میآیند و زمین از سبزه پوشیده میشود.
5. گاو و جمشید
جمشید، انسانی را با جامهای رنگارنگ و چهرهای زیبا سوار بر گاوی دید که آن گاو از هفت گوهرِ زر، سیم، روی، مس، آهن، ارزیر و سرب، ترکیب یافته بود. آن سوار بر درگاه جمشید در سرزمین بابل ایستاده و شاخهای سوسن در دست داشت و مردم را به نامها و صفاتشان میخواند و از ترکیب گوهرهای گاو خویش، آنها را بهرهمند میساخت. این گاو مقدس است و جایگاه والایی دارد و شاید بتوان آن را همان «پرمایه» که در شاهنامه آمده (گاو پرورنده فریدون) دانست؛ چون ویژگیهای گاوی که جمشید میبیند، مشابه همان گاو در شاهنامه است. «گاوگنج» نام گنج گرانبهایی است که جمشید داشته و در زمان بهرامگور کشف میشود. این گنج به صورت دو گاو بزرگ طلایی رنگ است که به انواع جواهرات دیگر نیز آراسته بوده است.
هشتگهای مرتبط
نظر خود را بنویسید
مطالب پیشنهادی
-
آموزههای سواد مالی در کلیله و دمنه-1
توصیههایی درباره ضرورت «کسب و تدبیر درآمد»، از زبان «بزرگمهر»، «برزویۀ طبیب» و «مرد تاجر»
-
آموزههای سواد مالی در قابوسنامه-1
توصیههای «عنصرالمعالی» به پسرش «گیلانشاه» درباره ضرورت کسب درآمد و تدبیر آن.
-
تندرستی و پولدرستی
توان اقتصادیمان را به باشگاه بفرستیم؛ اهمیت آموزش سواد مالی
-
از بیسوادی تا بیسوادی
آنچه در مدرسه، به ما آموزش میدهند بیشتر دانش چیستی است تا دانش چگونگی
نظرات
بسیار زیبا مفید و اموزنده عالی مدتها دنبال این مطالب بودم ممنون