آموزههای سواد مالی در قابوسنامه-1
توصیههای «عنصرالمعالی» به پسرش «گیلانشاه» درباره ضرورت کسب درآمد و تدبیر آن.
«قابوسنامه» کتابی به نثر کهن پارسی و دربردارنده پندها و اندرزهای «عنصرالمعالی کیکاوسبناسکندر» خطاب به پسرش «گیلانشاه» است. «عنصرالمعالی»، داماد «سلطان محمودغزنوی» و از نظامیان و صاحب منصبان دربار او بوده است. این کتاب در قرن پنجم هجری و در چهل و چهار فصل نگارش یافته و راهکارهایی برای انجام بهتر و شایستهتر امور گوناگون فردی و اجتماعی ارائه میدهد؛ راهکارهایی که با زندگی مدرن و پرشتاب امروزی تناسب دارد و به کارگیری آنها میتواند سطح کیفیت زندگی افراد را ارتقاء دهد. از جمله این راهکارها، آموزههای سواد مالی در موضوعاتی چون پسانداز، کسب درآمد، دخل و خرج، قرض، خرید و فروش، مشارکت و ... است. در اینجا برخی نکات مهم و قابل توجه از این راهکارها ارائه میشود.
ضرورت کسب درآمد
- پسرم! از کسب درآمد و به دست آوردن مال، غافل نشو؛ اما فقط به خاطر به دست آوردن پول، خودت را به خطر نینداز. همه تلاشت این باشد که مالت را به بهترین و مناسبترین شکل و از راه حلال و درست به دست بیاوری، تا با لذت و اطمینان کافی از آن استفاده کنی.
- وقتی پولی به دست آوردی، بیقاعده خرجش نکن؛ چون نگهداری از پول و ثروت به مراتب دشوارتر از به دست آوردن آن است.
- چنانچه، بخشی از آن را خرج کردی، تلاش کن تا دوباره پولی به دست آورده و جایش بگذاری، و گرنه، به اندازه گنج قارون هم ثروت داشته باشی، روزی تمام خواهد شد. با وجود زیادی ثروتت، باز هم با حساب و کتاب و با تدبیر خرجش کن؛ چون مال کمی که حساب و کتاب دارد از مال فراوانی که بیحساب و کتاب خرج میشود، ارزشمندتر و ماندگارتر است.(باب بیست و یکم)
تدبیر درآمد
درآمدت را به شش بخش تقسیم کن:
- دو بخش از آن را به هزینههای ضروری زندگیات اختصاص بده؛ حتی اگر ضرورت خاصی پیش آمد و سخت نیازمند شدی، بیش از این مقدار را برای این بخش از زندگی مقرر نکن.
- دو بخش دیگر را برای روز مبادا، پسانداز کن و به آن بیاعتنا باش و به سراغش نرو؛ بگذار بعدها به ورثهات برسد، یا برای روزگار پیری و ازکارافتادگیات نگاهش دار.
- دو بخش آخر را هم در یک مسیر امن و قابل اعتماد سرمایهگذاری کن. بهترین کار، خرید چیزی است که با گذشت زمان ارزشش از دست نمیرود و کهنه و فرسوده نمیشود؛ مانند فلزات گرانبهائی چون طلا، نقره و مس یا هر چیز ارزشمند و ماندگار دیگر. اگر بیش از این، پولی برایت ماند، خوب است به سراغ کشاورزی بروی. زمین برکت دارد و هر چه به او بدهی، به شکلی پربار و حلال به تو باز پس میدهد. اگر زمین بخری که بسیار عالی است، چون نتیجهاش سراسر نفع و سود خواهد بود.(باب بیست ویکم)
جایگاه اجتماعی ثروتمندان
پسرم! این را بدان بیشتر مردم، ثروتمندان را دوست دارند، بدون اینکه (ثروتمندان) برایشان نفعی داشته باشند. از سویی دیگر به تهیدستان بیمیل و رغبتاند، بدون اینکه (تهیدستان) زحمت یا ضرری به آنها برسانند. میان این دو طبقه اجتماعی همیشه تضاد و تناقض حاکم است. این اختلاف طبقاتی به اندازهای است که ارزشهای فردی و اجتماعی در بین آنها، نسبی میشوند. بدین معنا که رفتارهای اجتماعی اگر از ثروتمندان سر بزند، هنجار است؛ اما همین رفتارها از جانب تهیدستان، فاقد ارزش اجتماعی است.(باب بیست و یکم)
چند توصیه مالی
- پولت را به هرکسی نسپار و به ویژه از سپردن آن به دو دسته خودداری کن: قمارباز و مشروبخوار؛ چون این افراد به هیچ قول و قراری پایبند نبوده و قابل اعتماد نیستند؛
- همه مردم را دزد تصور کن. این گونه مالت حفظ شده و به سرقت نمیرود (چون بیدلیل اعتماد نمیکنی و جانب احتیاط را در نظر میگیری)؛
- همه تلاش و تدبیرت را برای کسب درآمد به کار ببر. مراقب باش به بهانه قناعت، در دام تنبلی گرفتار نشوی؛ زیرا تنبلی مسبب سختیهای زیاد و باعث و بانی آیندهای پرمشقت و دشوار است؛
- حتما مبلغی، هرچند اندک، از پولت را برای کمک به فقرا و تهیدستان مصرف کن؛
- به مال دیگران طمع نکن تا همیشه در شمار بهترین افراد شناخته شوی؛
- مال خودت را برای خودت و مال دیگران را متعلق به آنها بدان تا در میان مردم به امانتداری معروف شوی و به تو اعتماد کنند. در این صورت فردی ثروتمند به شمار میآیی (حسن شهرت، خود، نوعی ثروت است)؛
- اگر میخواهی با وجود مال زیاد، احساس تهیدستی نکنی، حسود و حریص نباش و در همه کارهایت صبر و شکیبایی پیشه کن؛ چرا که صبوری دومین نشانه عاقل بودن است، به فرض که اولین نشانه آن نباشد؛
- در حساب و کتاب همه کارهایت، از غفلت پرهیز کن، چرا که غفلت، دومین نشانه احمق بودن است، به فرض آن که اولین نشانه آن نباشد؛
- در انجام کارهایت اهل خطر نباش، چون خطر کردن، دومین نشانه نادانی است، به فرض آن که اولین نشانه آن نباشد؛
- اگر زمانی (در مسائل مالی) شیرازه کاراز دستت خارج شد و گره به کار و بارت افتاد، صبوری کن تا کارها نظم و نظام بگیرند. در چنین زمانی به هیچ وجه تصمیم عجولانه نگیر و شتاب نکن.(باب بیست وچهارم)
هشتگهای مرتبط
نظر خود را بنویسید
مطالب پیشنهادی
-
آموزههای سواد مالی در کلیله و دمنه-1
توصیههایی درباره ضرورت «کسب و تدبیر درآمد»، از زبان «بزرگمهر»، «برزویۀ طبیب» و «مرد تاجر»
-
خوک یا گاو؛ ثروت اندوزی یا کوشش و باروری؟
نکاتی درباره نماد سواد مالی در غرب و مقایسه آن با نمادهای اسلامی و ایرانی
-
آموزههای سواد مالی در قابوسنامه-3
توصیههای «عنصرالمعالی کیکاوسبناسکندر» به پسرش «گیلانشاه» درباره «حفظ و نگهداری مال»
-
آموزههای سوادمالی در قابوسنامه-2
توصیههای «عنصرالمعالی کیکاوسبناسکندر» به پسرش «گیلانشاه» درباره «دخل و خرج».
نظرات
مناسب و خوب و کارآمد