آموزههای سواد مالی در کلیله و دمنه-3
پیامدهای فردی و اجتماعی فقر و ثروت
پیامدهای فردی و اجتماعی فقر
«کلیله» و «دمنه» نام دو شغال کوچک و در حقیقت شخصیتهای اصلی و روایتگر این کتاب هستند. این دو، در گفتگو با یکدیگر، چگونگی زندگی و تعامل با پادشاه و درباریان را بررسی میکنند. این چنین «کلیله و دمنه» رنگی سیاسی به خود میگیرد. اصل این کتاب کهن، هندی است و نخستین بار در دوره ساسانیان، پزشکی چیرهدست به نام «برزویۀ طبیب» آن را به زبان پارسی پهلوی ترجمه میکند. شخصیتهای برخی داستانها، حیوانات هستند و در آنها پندها و اندرزهای حکیمانه و کارآمدی نهفته است. در بررسی هر موضوع، یک یا چند داستان کوتاه و بلند روایت میشود. یکی از این موضوعات، مسائل مالی و اقتصادی است؛ مواردی چون کسب درآمد، نگهداری مال، رعایت قوانین شراکت و معامله، پسانداز، دخل و خرج و برخی مفاهیم اخلاقی مرتبط مانند قناعت، تلاش، تدبیر و سخاوت.
1. فقر و عدم اعتماد به نفس
گنج و موش
«موش»، در داستان چنین میگوید: «در خانهای زندگی میکردم، که گنج بزرگی پنهان، در دسترس من و مایه مسرت و شادیام بود. من از مجاورت با این گنج، لذت میبردم. با نشاط روی آن جست و خیز میکردم و برای خودم و دوستانم از آن سکههای طلا برمیداشتم و گنج کوچکی برای خودم و آنها گرد آورده بودم.تا اینکه روزی مهمانی آمد و صاحبخانه گنج را با او تقسیم کرد و سهم خود را برداشت و رفت. من که دیگر آن گنج را در کنار خود نداشتم، احساس ضعف و بیچارگی کردم. دیگر دوست نداشتم در آن خانه بمانم. پس از مدتی، احترام و منزلتم میان موشها از بین رفت و روابط آنها با من کم شد. آنها من را تنها گذاشتند و ریشخند کردند. در مثل است که «هر کس مالش را از دست بدهد، اهانت به او و خانوادهاش آغاز میشود!» من به زندگی تلخ خود در آن خانه ادامه دادم، در حالی که دیگر از آن عزت و جایگاه والا، خبری نبود.» (باب کبوتر و زاغ و موش و باخه و آهو)
یکی از آثار روانی فقر، از بین رفتن اعتماد به نفس فرد است. از آثار روانی ثروت نیز، بلندنظری فرد و بزرگمنشی در میان دیگران است؛ همچنان که انسان در لباس نو و پاکیزه، بیشتر مراقب رفتار خود است تا در لباس کهنه و آلوده! از سویی فقر نیز میتواند فرد را دچار کوته فکری کند و در نظر دیگران کوچک جلوه دهد. این موضوع درباره عموم افراد صادق است و بدیهی است انسانهای وارسته از رفتار براساس دارایی و ناداری به دوراند. احساس ناتوانی و دلهرهای که برای «موش»، به وجود میآید، به دلیل از بین رفتن کانون مال و ثروتی است که قبلا بدان دسترسی داشته و حال با فقدان آن روبرو است.
2. فقر و کاهش منزلت اجتماعی
از پیامدهای فقر، افت مقام و موقعیت اجتماعی فرد است.کتاب، مَثَلهایی در اینباره میآورد: «کسی که مال و ثروت ندارد، گویی دوست و برادر و قوم و خویش هم ندارد. کسب علاقۀ دیگران، بدون مال و ثروت ممکن نیست. اگر فرد تهیدستی برای انجام کاری برخیزد، درویشی و بیپولی او را سرجایش مینشاند و شاید هرگز نتواند به آرزوهایش دست یابد؛ شبیه بارانی که در تابستان در دشت و صحرا میبارد و در زمین فرو میرود؛ نه به آب دریا میرسد و نه میتواند به رودخانههای کوچک بریزد، زیرا یار و یاوری ندارد که به او کمک کند.
بیحکمت نیست که گفتهاند: «کسی که برادر ندارد همیشه غریب است؛ کسی که فرزند ندارد زود فراموش میشود و کسی هم که مال ندارد، عقل به کارش نمیآید و به آرزویش نخواهد رسید! چون هنگام نیاز، همۀ دوستانش مانند ستارگان آسمان پراکنده شده و از او دوری میکنند و غم به او هجوم میآورد و نزد دوستان و آشنایان خوار و بیمقدار میشود!» شاید حال و روز درختی که در شورهزار روییده و از هر سو در معرض آسیب قرار دارد، بهتر از آن فقیر بیبضاعتی باشد که محتاج مردم است؛ عزت نفسش از دست رفته و خواری ناشی از احتیاج، او را در وضعیت دشواری قرار داده است. گذشتگان چه خوب گفتهاند: «عزت و سربلندی هر کسی به اندازه بی نیازیاش از مردم است.» (باب کبوتر و زاغ و موش و باخه و آهو)
احتیاج به دیگران، انسان را در سختی ابراز نیاز و در جایگاهی پایینتر از دیگران قرار میدهد. ثروت میتواند آبروی انسان را حفظ کرده و جایگاه او را نزد دیگران، استوار نگه دارد.
هشتگهای مرتبط
مطالب پیشنهادی
-
آموزههای سواد مالی در کلیله و دمنه-2
روایت دو داستان کوتاه درباره «حفظ و نگهداری مال»
-
رابطۀ پسانداز با آیندۀ من و کشورم
اگر نمیتوانیم پسانداز کنیم، مثل ژاپنیها این کار را به فرزندانمان بیاموزیم
-
سواد مالی در بیپولی
11 نکته سواد مالی در فیلم بیپولی با موضوع ترک شغل و تبعات آن
-
آموزههای سواد مالی در قابوسنامه-1
توصیههای «عنصرالمعالی» به پسرش «گیلانشاه» درباره ضرورت کسب درآمد و تدبیر آن.
نظر خود را بنویسید